ما تا لب پرتگاه نرسيم به اين سادگي جمع نمي شويم

 

مصاحبه با آقای حسین اخوان توحيدي عضو گروه تدارک فوروم اجتماعی ایران

 

http://www.iransocialforum.org

 

به منظور آشنايي ديداركنندگان از صفحه اينترنتي فوروم اجتماعي ايران با مسايل جنبش بديل جهاني سازي و فعاليتهاي اعضاي گروه تدارك فوروم اجتماعي ايران در اين جنبش، مصاحبه هاي كوتاهي با تعدادي از فعالان در جنبش بديل جهاني سازي انجام داده ام. متن مصاحبه با آقاي حسين اخوان توحيدي به شرح زير است.

زينت ميرهاشمي – 28 سپتامبر 2003

  

 

س – آقاي اخوان توحيدي، اولين سوال من اينه كه تعریف شما از جنبش بدیل جهانی سازی چیست ؟        

ج – سرمایه داری جدید می خواهد قوانین خودش را به جهان تحمیل کند و نوع " امروزی شده " یی از امپریالیسم را جا بیاندازد. در جهانی به اصطلاح معروف ، همچون دهکده ای کوچک ، اما دهکده ای که " دهبان " آن خود اوست ، و رعایایش توده های مردم جهان هستند .

 

س –  لطفا میتوانید توضیح دهید که منظورتان چیست؟

ج_ یعنی اینکه زحمتکشان و پابرهنه گان ، کارگران و مزد بگیران سراسر جهان باید قربانی هماهنگی سرمایه داران و زورمندان سراسر جهان شوند.

 

س- هماهنگی از چه نظر؟

ج- همین اشغال نظامی عراق و مستعمره شده آن در آغاز قرن بیست و یکم را در نظر بگیریم : قیمومیت " جهان متمدن " به اعرابی که سابقه هزاران سال تمدن تاریخی و ماقبل تاریخی دارند! هزاران سالی که نامی و نشانی از این " متمدنین " نبود.

برای چه این متمدنین به عربستان سعودی ، مراکش و اسرائیل و...... چشم فرو بسته اند. همین چند روز قبل 27 خلبان اسرائیلی اعلام کردند که انان دیگر حاضر نيستند بمب های دو تنی روی خانه ها و آلونک های مردم فلسطین بریزند. یعنی بیش از پنجاه سال اینچنین عمل نموده اند و تازه از قربانیانشان هم طلبکار هستند که چرا اعتراض می کنند . این متمدنین افراد را از یک مذهب و از یک نژاد و از یک قوم از اطراف جهان جمع می کنند و می آورند در سرزمین ها و خانه های فلسطینی ها اسکان می دهند و دیوار می کشند. آنهم در سرزمینی که این مردم هزاران سال است که در آن زندگی می کرده اند. اگر این نژاد پرستی نیست پس چیست؟ بمب بر سرشان می ریزند ، دهکده هایشان را می سوزانند ، خانه هایشان را با مواد منفجره تخریب می کنند ، درختان زیتون آنها را می برند، بچه هایشان را در راه مدرسه در کنار خیابان اعدام می کنند.

حتی اعدام های بی محاکمه و بدون احراز هویت ( که آخوند ها هم داشتند و دارند) . تازه جالب است که اسرائیلی ها می گویند که قانون مجازات اعدام هم ندارند! روزهای شنبه هم به عبادت می پردازند، و هیچ مقام حکومتی دیگر اجازه ندارد از آن ساعت مقدس پایش را از خط بیرون بگذارد.  در اعیاد مذهبی هم از رادیو می گویند که مثلا در آن روز چند تا شمع روشن کنند و چه جور این شمع ها را خاموش کنند که مبادا خدای نا کرده یک زمان مرتکب گناه نشده باشند!

 

س – چرا قطعنامه های سازمان ملل برای اسرائیلی ها واجب الاجرا نيست؟

ج – باید بگویم که یک بام و دو هوا هم در جهان جهانی شده است ! جهان زورگویان همیشه به نفع ستمگران یعنی مشروعیت دادن به جنایت علیه بشریت چرخیده است. کسی با اصل جهانی شدن مخالف نیست ، ولی جهانی شدن چیست و یعنی چه ؟ به نفع چه کسانی است؟ به زیان کیست ومبتنی بر چه قوانینی است؟ ما از این زاویه عملکرد با جهانی شدن مخالفیم.

ما خودمان هم اکنون در این برهه زمانی قربانی دخالتهای امپریالیستها در ایران هستیم . همان که حکومت ملی دکتر مصدق را با چاقو کش هائی مثل شعبان بی مخ ها و با جنایتکارانی مثل زاهدی ها و شاه و اشرف پهلوی ساقط کرده اند و در شیلی آلنده را ، و در بسیاری از کشورهای دیگر رهبران ملی دیگر را و حالا بعد از پنجاه سال می خواهند با یک عذر خواهی سروته قضیه را به هم بیاورند!

 

س – آیا جنایات هیروشیما و ناکازاکی ویتنام ، فلسصین و یا کودتاها و دخالت های نظامی در کشور های دیگر با عذر خواهی جبران می شود؟

ج – کسانی که نمی خواهند از گذشته امپریالیستها امروز صحبت شود شریک دزد و رفیق قافله هستند. حال نمی دانم که چقدر این حرف ها به سئوال شما مربوط است ؟  اما بگذارید همین جا بگویم که باید بدانیم که امپریالیست ها خوابی برای ما دیده اند که اگر تعبیر شود، دوباره آش همان آش و کاسه همان کاسه است. قبل از اینکه با تبلیغات دروغ مردم ایران را به دامی دیگر بیاندازند، هر فرد و نیروی سیاسی آگاه و مترقی وظیفه این پیام تاریخی را که به قیمت دهه ها و دهه ها رنج و خون مردم ایران و جهان به او رسیده است را میباید به گوش هموطنان و نیروهای جوان مبارز در داخل و خارج از کشور برساند که هیچگاه سیاستهای امپریالیستها و جهانخواران در راستای منافع ملتهای تحت ستم نبوده و نیست.

عملکرد های آنها را باید در نظر داشت و نه ادعا ها و دروغ بافی هایشان را . نه این دعوا با سران حکومت ملاها به خاطر دفاع از مردم است ، و نه دعوای رژیم ملا ها با آمریکا بخاطر مبارزه با امپریالیسم.

رژیم آخوند ها بهترین فرزندان مردم ایران را طی همین 24 سال گذشته که " مخالف امپریالیستها" بودند گروه گروه ترور و تیرباران کردند.

 

س – امکان دارد کمی بیشتر در این مورد توضیح دهید؟

ج – ما مخالف جهانی شدن نیستیم . اما جهانی می خواهیم غیر از جهانی که امپریالیست ها و زورمندان و زورمداران برای ما می خواهند.

به طور خاص در مورد ایران : حکومتی بدون شاه و بدون شیخ و بدون حکومت های خانوادگی که همیشه بوده است.

اگر خیر و صلاح مردم ایران در این است ، پس باید برای تحقق این امر مبارزه کرد و برای این کار باید روی حداقل ها به تفاهمی رسید.

نمایندگان امپریالیستها و ارتجاع اگر ما را در یک صف بدون در نظر گرفتن عقاید تیرباران می نمایند ، چرا ما وقتی که زنده هستیم ، با هم در یک صف قرار نگیریم و روی یک برنامه که در نهایت همه با تعبیر های مختلف همان را می خواهیم ، با هم توافق نکنیم؟

ما خواستار آزادی و عدالت اجتماعی هستیم . بدون آزادی و عدالت اجتماعی استقلال معنی ندارد . ما خواستار احقاق حقوق همه اقشار جامعه هستیم نه آن بخشی که یا در کنار قدرت حکومت خانوادگی است یا در موقعیت اجتماعی بهتری قرار دارد.

برای جهانی آزاد، ما مخالف جنگ و مخالف بی عدالتی، مخالف تبعیضات نژادی و قومی و جنسی ، مخالف برتری جوئی، مخالف استثمار، تقسیم نامتناسب ثروت حال چه ثروت های ملی و چه ثروت های جهانی، می باشیم.

جمعی هستیم با عقاید گوناگون که در پذیرش منشور بین المللی فروم اجتماعی جهانی با هم مشترکیم . جنبش بین المللی ضد امپریالیسم ، ضد نولیبرالیسم ، ضد دیکتاتوری و ضد ارتجاع.

 

س  - در حالی که جنبش بدیل جهانی شدن به یک نیروی موثر در تحولات اجتماعی تبدیل شده هنوز ما در ایران و یا حتی در در خارج از کشور به یک جریان اجتماعی تبدیل نشده ایم شما دلیل آن را چه می دانید؟

ج – واقعیت این است که ما تا لب پرتگاه نرسیم دور هم به این سادگی جمع نمی شویم . یکی دیگر از علتها شاید این باشد که همه ما به نحوی فکر می کردیم که همه حقیقت های جامعه در ذهن ما است. اما با تحولات جهانی ،امروزدیگر کمتر کسی را می توانید پیدا کنید که دیگر چنین ادعائی را داشته باشد. بسیاری از اتفاقاتی را که اخیرا افتاده است ، هیچ کس ، نه ایرانی و نه غیر ایرانی پیش بینی نمی کرد. این اتفاقات برای همه درسهای بسیار بزرگی می تواند باشد و باید از آن بسیار آموخت.

دیگر دوران این گذشته است که فکر کنیم  که مثلا ما با فلان شخص و گروه ده بیست سال قبل، که سر فلان مسئله بزرگ و کوچک سیاسی اختلاف داشتیم ، نتوانیم کنار هم کار کنیم ، اگر اینطور باشد پس تا ابد باید در برهمان پاشنه بچرخد که گذشته است .

و این خود سر آغازی می تواند باشد که علیرغم همه اختلاف نظر ها و دلخوری ها و اختلاف عقیده ها ، و اینکه تو دیروز چه گفتی و من چه گفتم ، قدمی به جلو برداریم. به عنوان مثال اگر فلسطینی ها امروز در برابر اسرائیل و حامی اصلی او ابر قدرت جهان توانسته اند دست خالی بیایستند و مقاومت کنند ، بخاطر د انش سیاسی بسیار بالائی است که دارنده وگر نه با دام هائی که برایشان گذاشته بودند ، فاتحه شان خوانده شده بود.

اینها حتی در دورانی با همدیگر زد و خورد مسلحانه هم  داشتند. اما وقتی شرایط را درک کردند دست در دست یک دیگر گذاشتند و انها هم که نمی خواستند منزوی شدند. اما جنبش به پیش می رود و می بینید که افکار عمومی جهان هم پذیرفته است که حق باآنهاست و آنها هم قیم لازم ندارند. نه شارون و نه بوش . حال اینها می خواهد خوششان بیاید یا نیاید. مسلما اینها آدمهای خودشان را می خواهند و اگر آدم آنها نباشی "تروریست" و "خرابکار" میشوی اگر چه خانه خرابت کرده باشند.

کسانی که در برابر مسائل حاد روز احساس مسئولیت می نمایند و فقط نظاره گر حوادث نیستند باید کاری کنند. ازکجا؟ از همه جا و از جمله از همین جا ! اگر همین حالا شروع کنیم هنوز هم دیر نشده است ، و هنوز تا اوار دوباره بر سرمان خراب نشده است باید بجنبیم.

 

س – چگونه باید این مسئله را آغاز کرد

ج –  باید با اعتماد به نفس برای اینکه به یک جریان اجتماعی تبدیل شویم بکوشیم . اگر ما درست حرکت نکنیم غمی بر غمهای گذشته تاریخی مان اضافه کرده ایم و نسلهای آینده ما را گناهکار خواهند دانست . چه کسانی که هزار هزار  در برابر جوخه های اعدام قرار گرفتند و کسانی دیگر می خواهند حال میوه آن فداکاری ها را بر علیه منافع مردم بچینند. مطمئنا توسط عوامل امپریالیستها و ارتجاع بدیل های دیگری ساخته می شود. ما دیدیم که چگونه برای بدست اوردن وجاهت قانونی یک شبه صحبت جامعه مدنی ورد زبانشان شد و چگونه با دروغ برموج سوار شدند. این ها اینکاره هستند. اینان در چنین زمینه هائی خبره هستند و عواملش را در خارج و داخل د ارند. بسیاری از رادیو و تلویزیون ها هم که از خارج برنامه پخش می کنند کاملا در اختیار آنهاست. بقول پدر طالقانی انقلابیون بعد از انقلاب همیشه بوده اند و هستند. چه جنایاتی طی این سالها که دو جناح رژیم مرتکب نشدند و اسم آنرا هم مبارزه با امپریالیستها گذاشتند. فرزندان دلیر خلق را در پرچم آمریکا دفن می کردند و حالا همان ها دنبال آماده سازی رابطه با آمریکا شده اند و فضای تسلط آمریکا را هم رژیم ملا ها بوجود آورده اند. اکنون صد و هشتاد درجه بر عکس آن دوران ، همان افراد برای نوکری امپریالیستها صف کشیده اندو فتوا هم صادر می کنند و این بار در بفرما زدن به امپریالیستها روی دست همدیگر بلند می شوند، و به زبان دیگری میگویند که نوکری بهتر از ما پیدا نخواهند کرد. اینان راهی را که رفته اند حالا بر عکس همان راه را می خواهند بروند و آنهاهم فقط برای یک منظور و آنهم در دست داشتن قدرت سیاسی بکمک امپریالیستها. اگر مردم اینها را شناخته اند، و انتخابات شوراها هم به آنها فهماند که در چه وضعیتی هستند. این ها چون مردم را ندارند و فقط با زد و بند می خواهند شانس سر قدرت ماندن خود را امتحان کنند، امروز تبلیغ می کنند که امپریالیستها دوست ما هستند و در داخل و خارج عوامل آنها هم فعال شده اند و به هم نظران خود در پاریس در جلسه عمومی  گفته اند که : قدوم آمریکائی ها به منطقه مبارک باد. منظور دخالت نظامی و اشغال است وگر نه قبلا هم امپریالیست ها در منطقه حضور  نظامی داشتند.

باید بدانیم که ارتجاع و امپریالیسم علیرغم همه سگ دعواها گاه با هم به شدت اشتراک منافعی هم دارند . نمونه آن کودتای 28 مرداد است که نظام های دست نشانده آمریکا و انگلیس در خلیج فارس و غیره و غیره چه ها که نکردند . آنچه آنها برای ما می خواهند بسازند بدون شک از همان نوعی است که قبلا برایمان ساخته بودند و در نهایت اسارت و بردگی به شکلی جدید آن است. آن ها برای ملتهای دیگر هم غیر از این کاری انجام نداده اند ، پس توهمی نباید در کار باشد.

 

س – به نظر شما نقش این جنبش در تحولات ایران چه می تواند باشد؟

ج – به نظر من فروم اجتماعی ایران بیشتر باید از این فرصت ، از این امکان در درجه اول برای اگاهی دادن به مردم استفاده کند و این که چرا ما ملت ایران به این سرنوشت دچار شده ایم ، چه عواملی در آن دخیل بودند و چه کسانی سنگ بنای این ساختمان را پشت پرده برای مردم گذاشته ، و بخاطر مخالفت با جریانات انقلابی هر انچه در توان داشتند را در اختیار ارتجاع قرار دادند.

هم شاه و هم پدرش بکمک آمپریالیستها بروی کار آمدند و هم بسیاری از کسانیکه در اوائل انقلاب قدرت در اختیارآنها بود و هست . آنها که در قدرت بوده اند امتحانشان را در عمل داده اند و هر گلی که می خواستند بزنند بسر مردم زده اند با شعارهای تو خالی و .........

با حلوا حلوا گفتن دهان کی شیرین می شود هر که بوده اند و هرچه بوده اند ، پرونده هایشان روی میز همه است. ما با هر دو جناح رژیم مخالفیم . بطور صد در صد چون در این ویرانی و به خاک سیاه نشاندن مردم هر دو در دورانی نقش اصلی را داشتند و جهانیان را هم باید از مسائل داخلی ایران آگاه کنیم . خصوصا راجع به دعواهای جناح های رژیم توضیح دهیم که دعوا بر سر چیست؟

باید به مردم بگوئیم که در فرانسه بعد از پنجاه سال استانداردی که در حکومت ویشی بوده است در سن نود سالگی به پای میز محاکمه کشیده شد. پس پرونده قتل عام های دهه سال 1360 و از آن به بعد در تاریخ ایران برای همیشه باز است . آمران و عاملان قتل عام ها و ترور ها باید پاسخگوی اعمال خود باشند.

نمیدانم پرونده شهید دکتر کاظم سامی را چرا جزو قتل های زنجیره ئی به حساب نمی آورند؟

 

س – آیا جنبش بدیل جهانی سازی در ایران با توجه به این که حکومت ایران خود به نوعی علیه جهانی سازی و سلطه جهانی است می تواند به یک نیروی مستقل از حکومت تبدیل شود؟

ج – در درون هر کادر حاکمیت از موضع ما قبل سرمایه داری بر خورد می شود . ضد جهانی بودن حاکمیت ایران از موضع ضدیت با جهان است و این واضح است که آنکه در ماقبل جهان معاصر زندگی میکند مسلما ضد جهان هم هستند!  و طبعا نه جهان معاصر را قبول دارند و نه میتوانند فکری جهانی داشته باشند .

ببینیم راه حل رژیم در برابر فقرا چیست آیا برای بیکاران حداقل حقوق و بیمه های اجتماعی وضع کرده است و یا برعکس آنها را از همان حقوق اولیه و ابتدائی هم محروم نموده است. آیا لازم است که قوانین ضد کارگری این رژیم را دانه دانه برشماریم؟

راه حل رژیم در مقابل فقرا فقط بریدن دست است . ریشه فحشاء در فقر است و میبایست دانست راه حلش چیست. رزیم برای رسیدن به راه حل ها، زندان، شلاق ، سنگ سار و فرستادن زنان به اردوگاه ها و سوء استفاده  جنسی از انان را پیشه کرده است. و جالب اینجاست که خودشان در دعواهایشان اخبارش را فاش می کنند.

بدیل جهانی سازی یعنی جلو تر بودن از جهان کنونی است و حرکت کردن در این مسیر و نه واپس رفتن ! در ایران ده ها هزار اعدامی فقط به خاطر یک روزنامه و یا یک کتاب داریم به خاطر مخالفت با کسانی که خود را قیم مردم می دانند. صدها زندان و شکنجه گاه های مخوف قرون وسطائی و باندهای سیاه ترور همچون باند ترور سعید امامی و سعید حجاریان وجود دارد. 45 بار محکومیت در کمسیون حقوق بشر سازمان ملل و یک چنین پرونده سنگینی را نمی توان با جهان معاصر پیوند داد. فرقی نمی کند که آنها در منبر چه می گویند. مهم این است که عمل آنها نشان داده است که کی و چی هستند. در ایران کدام سندیکای واقعی کارگری آزاد است فعالیت کند؟ کدام قانون به نفع طبقه زحمتکش و محروم جامعه وضع شده است ؟  آیا این حکومت آقا ها و آقا زاده ها علیه سلطه جهانی هستند ؟ باید بگویم علیه جهان آری اما علیه سلطه گران جهان خیر. رشوه های شرکت های نفتی به جیب چه کسانی می رود ؟ دلالی های خرید اسلحه از کارخانه های اسلحه سازی امپریالیستها به حساب چه کسانی واریز می گردد؟  همدستان منوچهر قربانی فر دلال اسلحه آخوند ها و امپریالیست ها ایا مخالف سلطه گران جهانی هستند ؟ آیا با کیک و کلتی که امپریالیستها و صیهونیست ها برای رئیس جمهور و ولی فقیه می فرستادند اینها ضد امپریالیست شدن؟

 

س – اساسا وضعیت رژیم را چگونه ارزیابی می کنید ؟

ج -   غیر از سرکوب مطلق و و ترور که پایه های اصلی حفظ رژیم بوده است ، رژیم سنجش افکار هم در وزارت اطلاعات و وزارت کشور و سپاه و سایر ارگانها دارد که مرتبا گزارش از اوضاع و احوال جامعه برای سران رزیم میدهند . و انها بنا بر همان سنجش افکار راه حل ها را هم درون خودشان پیدا می کنند. رزیم ایران همه برگهایش را بازی کرده است و اکنون کلاف سر در گم است . البته فراموش نکنیم که این رژیم شاه نیست زیرا که وقتی رژیم شاه می کشت و ترور می کرد دیگر افرادی از ساواک را برای ابراز تسلیت به نزد بازماندگان و به مجالس ترحیم نمی فرستاد . اما اینها می کشند و بعد آدم " نرم تر" خود را از میان افراد همان وزارت اطلاعات بطور مثال به اسم سید محمود دعائی به مجلس ترحیم می فرستند که صاحب عزا هم باشد و تسلیت بگوید و برای همدردی اشک تمساح بریزد. من خوب اینها را می شناسم و اینها طی این 24 سال گئشته بنا بر همان اطلاعات سنجش افکار نمایش های مختلفی را توسط این افراد انجام داده اند. ضد امپریالیست ساختند و طرفدار اپوزیسیون ساختند و مخالف درون خودشان ساختند که حرف دل دیگران را بشنوند . میانه رو ساختند و بالاخره خط امامی ساختند و خود سر ساختند که البته اگر خود سر واقعی بود سرنوشتش مثل سید مهدي هاشمی می شد که رابط امام امت را با امپریالیستها و صیهونیست ها به جهت گرفتن اسلحه از اسرائیلی ها و آنهم برای آزاد سازی قدس که هر ساله روزی هم به این نام اختصاص داده اند، افشاء نمود. سر انجام دوم خردادی ساختند و حالا هم طرفدار پر و پا قرص امپریالسستها هستند برای حفظ این نظام.

 

س – آقاي اخوان توحيدي آخرين سوالم اينه كه برای انتخابات چه می خواهند بکنند ؟

ج -  باید دید که رزیم چه استفاده ای از اسم این انتخابات در خارج میخواهد بکند. خود آزموده را آزمون خطاست . اگر قربانیان رژیم هوشیاری بخرج دهند و نگذارند که این بار جناح های درونی رزیم در رابطه با انتخابات مردم را گول بزنند و رنگ کنند گام بزرگی برداشته خواهد شد درست مثل انتخابات شورا ها.

اصلا گیریم که همه نمایندگان هم از جناحی باشند که که مخالف آن جناح میباشند و شورای نگهبان هم بنا بر سنجش افکار که در اختیار دارد قبول کند اما باید توجه نمود که وقتی که مجلس و مملکت را یک نفر از آن خود می داند دیگر انتخابات چه معنی دارد؟ مسلما اینها از اسم انتخابات بدشان نمی آید و می خواهند به طرف های خارج شان بگویند که این رژیم به هر حال منتخب مردم است حتی اگر بخشی از آن . توجه کنید که شاه سقوط نمود چون مردم و نیروهای مخالف همگی کلیت رژیم پهلوی را نامشروع می دانستند. و دیگر آن رژیم حنایش رنگی نداشت . بنا بر این قطعا بزودی این رژیم هم سقوط خواهد نمود چون حنای این رژیم هم دیگر رنگی ندارد و سرکوب هم دیگر برای آنان چاره ساز نیست . اما همه این در صورتی است که مخالفین واقعی جلو تر از رژیم حرکت نمایند.