بازگشت به صفحه نخست

 

معلولان ما جايگاه مناسب و تعريف شده‌اي براي کار ندارند

 

زندگي و کارگري ما معلولا همينه. از اول جووني هر جا کار کردم دو سه روز ازم استفاده کردن و بعدشم بي دليل انداختنم بيرون. هيچ جايي ام توي اين دنيا واسه شکايت کردن وجود نداره.

 

معلولان ما جايگاه مناسب و تعريف شده‌اي براي کار ندارند. در حالي که ادارات و سازمان‌هاي دولتي از استخدام آنها سر باز مي‌زنند، کارفرمايان خصوصي نيز به نام بيمه از آنها بيگاري مي‌کشند. بسياري از معلولان براي اينکه همان ميزان اندک حقوق را هم از دست ندهند مجبورند به ازاي دريافت حقوق 120 هزار توماني، رسيد مصوب وزارت کار را امضا کنند و اينطور نشان دهند که حقوق کامل معين شده از سوي اين وزارتخانه را دريافت کرده‌اند.

اينجا يک مجتمع تجاري است. جايي درست وسط يکي از خيابان‌هاي حوالي اسکندري جنوبي. مجتمعي که چندين طبقه دارد و در هر کدام کارمندان و کارگراني براي کار. اينجا هر نوع کاري که بخواهي پيدا مي‌شود به شرط اينکه سالم باشي و پله‌ها را دوتا يکي بالا و پايين کني، چشم داشته باشي تا ببيني و بالاخره بتواني بگويي و بشنوي. آدم‌ها با اين شرط‌ها اين جا هستند و کار مي‌کنند. چون يکي از اعضاي بدنت که مشکل داشته باشد مي‌روي جزء گروه معلولان و محکوم مي‌شوي تا ساعت هشت صبح روزت را در زيرزمين نمور اين مجتمع در کنار انواع و اقسام آلودگي‌ها و شروع کني.

"اينجا نزديک 30 تا معلوليم. بيشترمون معلول جسمي هستيم اما ذهني‌ام بينمون پيدا ميشه. توروخدا اسمي از ما جايي نبريدا آخه اگه بفهمن اينا رو گفتيم اخراجمون مي‌کنن"

ميزي که سرش نشسته چندان بزرگ نيست. شايد 30 نفر آدم بتوانند پشتش بنشينند و غذايي بخورند يا حتي چيزي بنويسند اما وقتي کار مونتاژ کامپيوتر مي‌آيد وسط قضيه کلا فرق مي‌کند. آن وقت ديگر کسي نمي‌تواند مزاحمت بغل دستي‌هايش را تحمل کند حتي اگر آن بغل دستي، بهترين دوست يا همکارش باشد.

"جا خيلي تنگه. حتي يه کامپيوترهم به زور جلومون جا ميشه. تازه اگه يه موقعي‌ام واسه تنگي جا يه قطعه از دستمون بيفته و بشکنه و خراب شه ازمون خسارت مي‌گيرن."

کارشان مونتاژ است يا به عبارتي همان سرهم کردن قطعه‌هاي کامپيوتر." اين يکي از کارامونه بيشتر وقتا هر کي هر کاري داشته باشه واسه کارگري مارو مي‌فرسته. انگار يادشون ميره ما معلوليم و خيلي کارا ازمون برنمياد."

حدود 20 نفرشان زن و بچه دارند و مثل بقيه آدم هاي اين روزگار مجبورند صبح تاشب کارکنند براي درآوردن يک لقمه نان حلال." ساعت سه بعداز ظهر که ميشه تعطيلمون مي کنن. دست آخرم به اسم کم کاري 50 تومن از حقوقمون برمي دارن. ولي آخه ما که کم کاري نمي کنيم اونا مجبورمون مي کنن بريم تا کمتر پول بهمون بدن."

اين ها را يکي از کارگرهاي معلولي مي گويد که از کودکي زندگي را فقط از روي چهار چرخ ويلچرش نگاه کرده است." سه تا بچه دارم با ماهي 133 هزار تومن نمي دونم چطوري خرجشونو درآرم."

تمام کارگرهاي اين مرکز همين اندازه حقوق مي گيرند اما مجبورند پاي برگه اي را امضا کنند که رقم 210 هزار تومان رويش نوشته شده." چيکار کنيم. مجبوريم امضاش کنيم. اگه شکايت داشته باشيم ميندازنمون بيرون. مام که هرچي بگرديم ديگه واسمون کار پيدا نميشه."

يکي از آنها که سالمتر از بقيه به نظر مي رسد مي گويد:" صاحب کارمون واسه هر کدوممون 15،10 ميليون وام گرفته بهمون وعده داده که خونه دارمون کنه اما داره واسه خودش يه مجتمع تجاري مي سازه."

از ترسشان حتي اسم صاحب کارشان را هم نمي گويند. "يه بار 20 تا کارگر اعتراض کردن انداختنشون بيرون."

يکي از آنهايي که عينک ته استکاني به چشمهايش دارد و کم بيناست مي گويد: منم بينشون بودم. اخراجم که کرد هر جا گشتم دنبال کار پيدا نکردم دوباره مجبور شدم برگردم بيام با اصرار اينجا. حالام که صاحب کارم فهميده مجبورم اينجا بمونم ، واسه هر حقوقي که بهم ميده دو تا امضا ازم ميگيره."

بالاخره مسن ترينشان هم به حرف مي آيد:" زندگي و کارگري ما معلولا همينه. از اول جووني هر جا کار کردم دو سه روز ازم استفاده کردن و بعدشم بي دليل انداختنم بيرون. هيچ جايي ام توي اين دنيا واسه شکايت کردن وجود نداره."

مي گويند معلول ها تنها کسايي هستند که موقع استخدام آخر صف قرار مي گيرند و وقتي هم که حرف اخراج و تعديل مي آيد وسط، اسمشان درليست اولويت ها مي نشيند.

 

براي جلوگيري از تخطي کارفرمايان، ضمانت اجرايي داريم

 

يکي از راه هايي که سازمان بهزيستي براي ايجاد اشتغال افراد معلول در نظر گرفته است استفاده از بيمه کار فرمايان است. کارفرماياني که به قول اين سازمان از ميان افراد داراي شرايط خاص انتخاب شده اند.

کاظم نظم ده، معاون امور توانبخشي سازمان بهزيستي دراين باره به برنا مي گويد: "براي اينکه بتوانيم براي تعداد بيشتري از معلولان اشتغال ايجاد کنيم حق بيمه کارفرمايي را دراختيار افرادي قرار داده ايم که از نظر خودمان توانايي انجام اين کار ها را دارند."

نظم ده بهره کشي از کارگران را کذب مي داند و ادامه مي دهد: " مددکاران ما هر چند وقت يکبار براي سرکشي به مکان هاي کار اين افراد سر مي زنند تا از سلامت آن مطلع باشند بنابراين چنين امکان وقوع چنين بهره کشي هايي وجود ندارد."

وي معتقد است:" البته احتمال خطا در هر دستگاه دولتي به علت فعاليت هاي عديده اي که دارد، امري طبيعي به نظر مي رسد با اين وجود ما تمام تلاشمان را براي رفع اين مشکلات به کار مي بنديم."

 

از کار گران معلول حمايت نمي شود

 

با اينکه قانون جامع حمايت از معلولان در ماده هفت، دولت را موظف به ايجاد فرصت هاي شغلي براي معلولان کرده است، اما با اينحال اقدام مناسبي دراين جهت صورت نگرفته است.

علي همت محمود نژاد، رئيس انجمن حمايت از حقوق معلولان در اين باره به برنا مي گويد :" معلولان ما جايگاه مناسب و تعريف شده اي براي کار ندارند. در حالي که ادارات و سازمان هاي دولتي از استخدام آنها سرباز مي زنند، کارفرمايان خصوصي نيز به نام بيمه از آنها بيگاري مي کشند."

محمود نژاد ادامه مي دهد: بسياري از معلولان براي اينکه همان ميزان اندک حقوق را هم از دست ندهند مجبورند به ازاي دريافت حقوق 120 هزار توماني، رسيد مصوب وزارت کار را امضا کنند و اينطور نشان دهند که حقوق کامل معين شده از سوي اين وزارت خانه را دريافت کرده اند.

وي حمايت از کارگران معلول را بسيار ناچيز مي داند و مي گويد: "در اين سالي که به فرموده رهبر معظم انقلاب، سال شکوفايي و نوآوري ناميده شده، از مسئولان مي خواهم نسبت به فعاليت هاي غير قانوني کارفرمايان اقدام کنند و اجازه ندهند تا حقوق اين قشر آسيب پذير بيش از اين ضايع شود."

 

*****

وقتي پاي درآوردن نان زن و بچه وخرج مدرسه و رخت ولباس و از همه مهمتر دادن کرايه خانه مي آيد وسط يک سري اعداد نجومي که خدا مي داند با کدام حساب وکتاب جور در ميايد، مي نشيند درست روبروي سياهي چشم هايمان. آن موقع است که اگر سالم هم باشيم باز هم نمي توانيم براي پاک کردنش کاري بکنيم چه برسد به اينکه معلوليت جلوي دست و پا يا چشم و گوشت هم ديوار بزرگي کشيده باشد و طبقات مجتمع هاي مسکوني عده اي به نام حمايت از ما فلک را هم قطع کرده باشد.