بازگشت به صفحه نخست

 

 

نام کتاب : Making Globalization Work      ترجمه فارسی : نگاهی نو به جهانی شدن

نویسنده : جوزف ای. استیگلیتز   J.E.Stiglitz

مترجم : مسعود کرباسیان

ناشر: نشر چشمه ، 1386

معرفی کتاب : حسین رفیعی

  

معرفی نویسنده :

آقای استیگلیتز در سال 1943 در ایالت ایندیانای امریکا متولد شد در سال 1967 از دانشگاه ام.آی.تی ، دکترا گرفته و سه سال بعد در دانشگاه ییل ، درجه استادی دریافت کرده است .

در معروفترین دانشگاههای امریکا تدریس کرده و در فاصله سالهای 1993 تا 1995 عضو شورای مشاوران اقتصادی رئیس جمهور کلینتون و در فاصله سالهای 1995 تا 1997 رئیس شورای مشاوران اقتصادی وی و عضو کابینه کلینتون بوده است . در فاصله سالهای 1997 تا 2000 اقتصادان ارشد و معاون ارشد رئیس بانک جهانی بوده و در سال 2001 جایزه نوبل اقتصادی را دریافت کرده است . وی ده ها کتاب و مقاله و سخنرانی تا کنون منتشر کرده و ده ها پست مشاور اقتصادی در امریکا داشته است . در سال های اخیر وی منتقد عملکرد بانک جهانی ، صندوق بین المللی پول و وزارت خزانه داری امریکا شده و چند کتاب در این رابطه نوشته است . کتاب حاضر دیدگاههای انتقادی شدید تری نسبت به پدیده " جهانی سازی " را از وی نشان می دهد . او خالق شاخه ای از اقتصاد تحت عنوان " اقتصاد اطلاعات " می باشد که موجب کشف عواقب اطلاعات نا متقارن شده است که عملاً مغایر امر انتخاب و اخلاق می باشد . کار او به این نتیجه منتهی شده که بازار به درستی عمل نمی کند و چگونه دخالت های مشخص دولت ها لازم است تا عملکرد بازار را اصلاح کند .

آنچه در مورد آقای استیگلیتز مهم است ، این واقعیت می باشد که او از درون اقتصاد امپریالیستی پر رنگ امریکایی و بر پایه درک و حساسیت به واقعیت های اقتصادی نظام سرمایه داری به این انتقادات رسیده و با توجه به ارزش های اخلاقی خود ، سعی کرده راه حل ارائه دهد . او از چارچوب نظام اقتصادی سرمایه داری خارج نمی شود ولی اصلاحاتی را پیش نهاد می کند که عملاً تحقق آن در چارچوب نظام نئولیبرالیستی کنونی مقدور نخواهد بود و در صورت اجرای آنها ، این نظام از محتوای خود دچار تحول خواهد شد . نقد آقای استیگلیتز به عملکردها ، در عمق خود ، نقد به فلسفه نظام سرمایه داری استثمارگر می باشد که " چیزی جز سود را " طلب نمی کند.

کتاب از ترجمه روانی برخورد دار می باشد و مترجم محترم نهایت دقت و وسواس را نشان داده و متنی خواندنی ارائه نموده است

محتوای کتاب

کتاب در یک پیش گفتار و ده فصل تنظیم شده است . در اینجا نکات انتقادی او را به ترتیب فصول خواهیم آورد .

پیش گفتار

او ، در پیش گفتار می گوید که کتاب " جهانی شدن و مخالفان آن "  (  Globalization and its discontents که توسط نشر نی در سال 1382 تحت عنوان جهانی شدن و مسائل آن چاپ شده است ) را پس از ترک بانک جهانی نوشته و وقایع نگاری دوران خدمت او در بانک جهانی است که وی شاهد بحران اقتصادی کشورهای جنوب شرقی آسیا بوده است . او می گوید که 40 سال را صرف فهمیدن نقاط قوت و ضعف اقتصاد بازار کرده و در نهایت به این رسیده که " نه تنها اعتبار ادعاهای کلی درباره کارایی بازار ، بلکه همچنین برخی از عقاید اساسی و زیربنایی جهانی شدن ، مثل این تصور که تجارت آزاد الزاماً موجب تقویت رفاه می شود ، را مورد تردید قرار داد."

او ، در ادامه پیش گفتار با صراحت بیشتری از ضعف بازار سخن می گوید :

" بدون نظارت و مداخله مناسب دولت ، بازارها منجر به کارایی اقتصاد نمی شوند." و اینکه " پیگیری نفع شخصی توسط مدیران عامل ، حسابداران ، و بانک های سرمایه گذاری منجر به کارایی اقتصاد نشده ، بلکه موجب شکل گیری حباب و سرمایه گذاری های نادرست شده است ، و وقتی حباب می ترکد ، که این اتفاق تقریباً همیشه رخ داده است ، منجر به رکورد می شود. او "موفقیت اقتصادی را مستلزم حفظ تعادل درست بین دولت و بازار می داند" که جهانی شدن به شکلی که " تحمیل شده " ، اغلب موجب دشوار تر شدن دستیابی به  " توازن " مورد نیاز شده است .

فصل اول : دنیای دیگری امکان پذیر است .

محور های اصلی سخن وی در این فصل عبارتند از :

1- شواهد فراوان حاکی از این است که جهانی شدن نتوانسته این توانایی بالقوه (سود رساندن به کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه) را به فعل برساند . مشکل از شیوه هدایت جهانی شدن است ، نه نفس آن .

2- مردم کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ، نگران چگونگی اتخاذ تصمیمات جهانی شدن ، هستند .

3- در دهه 1990در مذاکرات " داووس" مزیت های گشودن بازار های بین المللی مطرح بود. اما ، در سالهای اولیه هزار جدید بحث ها بر روی کاهش فقر ، حقوق بشر و ضرورت فراهم کردن امکانات تجارت عادلانه تر ، متمرکز شده اند .

4- جهانی شدن موفق شده بود ، مردم سراسر جهان را علیه جهانی شدن متحد کند.

5- جهانی شدن نابرابری ها را افزایش داده و انقلاب در ارتباطات جهانی ، موجب افزایش آگاهی از این تفاوت ها ، شده . این نابرابری های جهانی از لحاظ اخلاقی غیر قابل قبول و از نظر سیاسی غیر قابل تحمل است .

6-  نرخ بیکاری در جهان ( به استثنای شرق آسیا، امریکا و اتحادیه اروپا ) در فاصله سالهای 1990 و 2002 افزایش یافته . 59 درصد مردم دنیا در کشورهایی دارای نا برابری فزاینده و فقط 5 درصد مردم در کشورهایی با نابرابری رو به کاهش زندگی می کردند.

7- مخالفین جهانی شدن ، 5 نگرانی مهم را مطرح می کنند :

7-1- قواعد بازی جهانی شدن عادلانه نیست و به ویژه به نفع کشورهای صنعتی پیشرفته است.

7-2- جهانی شدن ارزش مادی را بر سایر ارزش ها – از جمله حفظ محیط زیست – ترجیح می دهد .

7-3- مدیریت جهانی شدن ، حق حاکمیت بیشتر کشورهای در حال توسعه و دموکراسی را در این کشورها تضعیف می کند .

7-4- خیلی ها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بازنده جهانی شدن ، شده اند .

7-5- سیستم اقتصادی تحمیل شده به کشورهای در حال توسعه به شدت آسیب زاست .آمریکایی سازی سیاست اقتصادی یا فرهنگ را متصور کرده و سبب آزردگی و انزجار شده است .

8- حدود 40 درصد از جمعیت 5/6 میلیارد نفری دنیا با تهیدستی زندگی می کنند ( که این رقم 36 درصد بالاتر از 1981 است ). 877 میلیون نفر در فقر شدید به سر می برند ( که 3 درصد بیش از سال 1981 است ). در افریقا این افراد در فاصله سالهای 1981 تا 2001 ، از 164 میلیون به 316 میلیون نفر افزایش یافته اند.

9- به درستی احساس می شود که شیوه هدایت فعلی جهانی شدن با اصول دمکراتیک همخوانی ندارد.

10- رای ها در صندوق بین المللی پول براساس قدرت 60 سال پیش کشورها، تعیین می شوند. چین نماینده ای در آن ندارد . رئیس بانک جهانی ، همیشه توسط رئیس جمهور امریکا ( حتی بدون مشورت با کنگره ) منصوب می شود. تجربه این مسوولان در توسعه و بانکداری اهمیتی ندارد. انتصاب پل ولفوویتز ورابرت مک نامارا که هر دو سابقه مدیریت نظامی داشتند و در جنگ های ویتنام و عراق دخیل بودند از آن جمله می باشد.

11- در سال 2003 صندوق بین المللی پول اعتراف کرد که برای بعضی از کشورهای در حال توسعه ، آزاد سازی بازار سرمایه نه تنها موجب رشد بیشتر نشده ، بلکه بی ثباتی بیشتری ایجاد کرده است.

12- تلاش شرکت های هندی ، چینی و امارات متحده عربی برای خرید شرکت های کشورهای توسعه یافته با مقاومت روبرو شده است .

فصل دوم – وعده توسعه

1- بیشتر مردم هند هنوز بی سواد و میانگین در آمد روزانه فقط 7/2 دلار است.

2- امروز فقط دو مکتب اقتصادی وجو دارد : سرمایه داری بازار آزاد و اقتصاد بازار هدایت شده.

3- در دیدگاهی که من به آن اعتقاد دارم ، برای دولت نقش فعال تری هم در تقویت توسعه و هم در حمایت از فقر قائل است.

4- در کره مردم صف کشیده بودند تا طلاهای خود را به دولت تحویل دهند تا آنها را ذوب کرده و بدهی خود را بپردازد.

5- در روسیه در فاصله 1990 تا 2000 میانگین عمر 4 سال کاهش یافت. قیمت ها در اوکراین در یک سال 3300 در صد افزایش یافت. تولید در روسیه تا یک سوم کاهش یافت. میزان فقر در کشورهای بلوک شوروی سابق از 1987 تا 2001 با ضریب 10 درصد افزایش پیدا کرد. در آمد ها در چین 135 درصد و در ویتنام 75 درصد افزایش یافت.

6- در چین و هند یک جمعیت چند صد میلیونی طبقه متوسط در حال شکل گیری است و هر دو کشور خود را متعهد به کمک به بخش عقب مانده روستایی می دانند.

7- در آسیا تعداد مهندسان و دانشمندانی که فارغ التحصیل می شود سه برابر بیشتر از امریکاست.

8- در چین در اوایل توسعه ، دستمزد یک مدیر ارشد سه برابر یک کارگر معمولی و در ژاپن ده برابر و در امریکا صدها برابر یک کارگر معمولی است.

9- یازدهمین برنامه 5 ساله چین که در ماه مارس 2006 تصویب شد از صادرات به افزایش تقاضای داخلی تغییر جهت داد. چین ، با نرخ پس انداز بیش از 40 درصد تولید ناخالص داخلی نیاز به سرمایه خارجی ندارد ، مصرف باید تحریک شود و توجه به آموزش و بهداشت روستایی ، تقویت گردد.

10-ماهاتیر محمد گفته است : فرار مغزها یعنی دزدیدن مالکیت فکری کشورهای در حال توسعه.

فصل سوم : عادلانه تر کردن تجارت

1-در دو سال اول هزاره جدید 200 هزار شغل در" نفتا" از بین رفت.

2-سیاست مداران و اقتصاد دانانی که وعده می دهند آزادسازی تجاری موجب بهبود اوضاع هم خواهد شد ، ریاکار هستند . تجربه تاریخی نشان می دهد که اگر موجب بهبود کلی اوضاع کشور شود ، موجب وخیم تر شدن اوضاع برخی از گروهها خواهد شد.

3-بیشتر کشورهای موفق ، در واقع به کمک مواضع حمایتی ، توسعه پیدا کردند. منتقدان جهانی شدن می گویند: امریکا و ژاپن از نردبان توسعه صعود کرده اند ولی می خواهند نردبان را دور بیاندازند که کسی توسعه پیدا نکند.

4-با هر معیاری ، نظام تجاری بین المللی نا عادلانه است.

5-در سال 2002 امریکا لایحه ای به تصویب رساند که در بخش کشاورزی یارانه ها را دو برابر کرد .

6-امریکا در اوج ریا کاری در دسامبر 2005 در هنگ کنگ پیشنهاد داد که بازارش را به روی 97 درصد کالاهای تولید شده در کشورهای کمتر توسعه یافته ، باز کند. این رقم چنان به دقت تنظیم شده بود که منسوجات بنگلادش را ، مستثنی می کرد . البته بنگلادش مجاز بود موتور جت و کالاهایی که امکان ساخت آنها را نداشت ، به امریکا صادر کند !

7-امریکا به قدر کافی ثروت دارد و می تواند یک سیاست صنعتی ناکار آمد را [ با سوبسید ] در درون ارتش خود مخفی کند.

8-کشاورزی:

-       بیش از یک سوم در آمد نروژ و سوئیس ، نصف ژاپن و یک سوم اتحادیه اروپا از یارانه ها بدست آمد.

-       در بعضی از محصولات مثل شکر و برنج ، میزان یارانه ها به 80 درصد درآمد کشاورزی رسید.

-       یک گاو معمولی اروپایی روزانه 2 دلار یارانه دریافت می کند (که معیار بانک جهانی برای فقر است) . بیش از نیمی از مردم کشورهای در حال توسعه با کمتر از 2 دلار در روز زندگی می کنند.

-       تقریباً 25000 کشاورز پنبه کار بسیار ثروتمند امریکایی 3 تا 4 میلیارد دلار یارانه دریافت می کنند. و این به 10 میلیون کشاورز در کشورهای افریقایی زیان وارد می کند.

-       حدود 30،000 مزرعه بزرگ در امریکا ( یک درصد کل مزارع) تقریباً 25 درصد مجموع میزان یارانه را دریافت می کنند که به طور میانگین بیش از یک میلیون دلار به ازاء هر مزرعه است . 87% پول نصیب 20% کشاورزان با درآمد بالا می شود (هر نفر 200 هزار دلار ) ، تعداد 2،440،184 کشاورز خرده پا - کشاورزان واقعی - فقط 13% یارانه ها را دریافت می کنند که برای هر کدام کمتر از 7000 دلار است. این روش ، عملاً سبب حذف کشاورزان خرده پا می شود.

9- افزایش تعرفه ها:

تعرفه های کالاهای صنعتی بالاتر از مواد خام است . به عنوان مثال ، پرتقال ، به دلیل فقدان تولید، تعرفه صفر دارد ولی محصولات صنعتی ، تعرفه 25%

10- خدمات کاربر غیر ماهر و مهاجرت

- در دور اروگوئه آزاد سازی خدماتی مثل بانکداری ، بیمه و فن آوری اطلاعات تحقق یافت و خدمات غیر ماهرانه مثل کشتیرانی و ساخت و ساز از دستور کار کنار گذاشته شد.

- حدود 40 کشور ، از جمله امریکا ، قوانینی دارند که استفاده از کشتی های محلی برای حمل کالاهای داخلی را الزامی می کند.

- آزاد سازی سرمایه تصویب ولی آزادی مهاجرت ممنوع گردید ، مگر برای افراد متبحر و تحصیل کرده .

فصل چهارم: حق انحصاری اختراع ، منافع شرکت ها ، و مردم

1-حقوق مالکیت فکری در واقع انحصار ایجاد می کند . در حالیکه دانش را اقتصاد دان ها " کالای عمومی " می نامند.

2-  وقتی هر سال 120،000 در خواست ثبت اختراع داده می شود ، عملاً غیر ممکن است که یک پژوهشگر بتواند مطلع شود که چه اندیشه هایی به ثبت رسیده یا در جریان ثبت شدن است.

3- Tim Berners-Lee  که مبدع شبکه جهانی (WWW ) است می گوید که : حق انحصاری اختراع " نوعی مانع بزرگ در مقابل توسعه شبکه جهانی است. شرکت ها یا موسسات وقتی شایعاتی می شنوند مبنی بر اینکه یک شرکت دیگر ممکن است اختراع ثبت شده ای در این فن آوری داشته باشد ، تلاش های خود را متوقف می کند."

4-  چیزی که کشورهای توسعه یافته را از کشورهای در حال توسعه جدا می کند فقط شکاف منافع نیست بلکه شکاف دانش است، و نظام مالکیت فکری می تواند ، از بین بردن این شکاف دانش ، را آسان تر یا دشوارتر کند.

5- سرانجام دنیا متوجه شد که استراتژی توسعه انعطاف ناپذیر و " یک قبا به تن همه " کارآیی ندارد.

6- موافقت نامه تریپس سعی دارد یک معیار واحد از قانون مالکیت فکری را به همه دنیا تحمیل کند . کشورهای در حال توسعه خواستار تجدید نظر تریپس ، موافقت نامه " تریپس منفی " شده اند ، و حق با آنهاست.

دسترسی به داروهای حیات بخش و به قیمت چندین برابر قیمت تمام شده برای کشورهای در حال توسعه ممکن نمی باشد .طی سال 2001 در جریان هراس از سیاه زخم، دولت امریکا شرکت دارویی بایر را تهدید کرد که به دیگران اجازه تولید سیپرو (Cipro  ) ، موثرترین آنتی بیوتیک برای سیاه زخم در آن زمان را بدهد.

باید بین داروهای نجات بخش و داروهای آرایشی که برای صدور مجوزهای اجباری در مورد آنها دلیل قانع کننده ای وجود ندارد ، تمایز قائل شویم . [ کشورکوچک بوتسوانا بیش از یک سوم مردم  آن مبتلا به HIV هستند]

7- " سرقت زیستی " امریکا به شرکت های اروپائی و امریکایی مجوز سرقت مالکیت فکری کشورهای در حال توسعه را می دهد. مانند ژن گیاهان ، به ویژه گیاهان کشورهای استوایی. تقریباً نیمی از 4000 حق اختراع های ثبت شده گیاهان که در سال های اخیر در امریکا داده شده ، مربوط به دانش سنتی به دست آمده از کشورهای در حال توسعه است . در دسامبر 1993 امریکا حق انحصاری مصرف پزشکی زرد چوبه را صادر کرد البته این مجوز سرانجام با هزینه دادرسی بسیار زیادی لغو شد .

برنج باسماتی هزاران سال در هند خوراک مردم بوده است . امریکا در سال 1997 به شرکت امریکایی رایس تک (Rice Tec.Inc. ) حق انحصاری برنج باسماتی اعطا کرد. البته هند از این اقدام خشمگین شد و منابعی برای مبارزه در اختیار داشت و سرانجام پیروز شد.

درخت نیم (Neem ) هندی از مدتها قبل خواص آرایشی ،پزشکی، و دفع آفات آن شناخته شده بود. با وجود این در دهه 1990 هم در اروپا و هم در امریکا برای روغن این درخت مجوزهای حق انحصاری صادر شد. شرکت هندی توانست نشان دهد که به مدت یک ربع قرن از روغن این درخت ماده ای برای دفع آفات تولید کرده است ، مجوزها لغو شد. ولی امریکا از لغو آن خودداری کرد.

8- به دلیل حق وکالت های گران برای کشورهای در حال توسعه امکان مقابله با شرکت های بزرگ اروپائی و امریکائی وجود ندارد.

9-  بخش قابل توجهی از صادرات محصولات کشاورزی امریکا ،جزء اصلاح شده ژنتیکی دارند. امریکا نگران است که اروپایی ها ممکن است خرید محصولات را متوقف سازند. امریکا حق خود را برای صادرات محصولات مذکور بالاتر از حق مصرف کنندگان اروپایی برای اطلاع از چیزی که می خورند ، می داند.

10-  فیلم های سینمایی هالیودی مملو از سکس و خشونت، جاذبه جهانی خاصی دارند، اما معقول به نظر می رسد که دولت ها خواستار ترویج سنت های هنری خود باشند.

11-      وقتی یک روستا در شمال مکزیک سعی کرد شرکت امریکایی متاکلاد (Metaclad ) را که در زمینه انهدام ضایعات فعالیت می کرد وادار به تعطیل کردن مکان ضایعات سمی نماید ،زیرا منابع آب را آلوده می کرد، دولت مکزیک مجبور بود براساس فصل یازدهم موافقت نامه نفتا 7/16 میلیون دلار خسارت بپردازد.

فصل پنجم : رهایی از نفرین منابع طبیعی

1- آذربایجان (باکو)، نیجریه ، علیرغم داشتن نفت و استخراج آن دچار " نفرین منابع طبیعی " شده اند . نیجریه در 30 سال گذشته 250 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته و درآمد سرانه آن از 1975 تا 2000 بیش از 15 درصد کاهش یافت و مردمی که با کمتر از یک دلار در روز زندگی می کنند 4 برابر شد و از 19 میلیون به 84 میلیون افزایش یافت.

مبارزه سر آلماس بین دولت و شورشیان سیرالئون طی دهه 1990 موجب کشته شدن 75000 نفر ومعلول شدن 20000 نفر ، آوارگی 2 میلیون نفر و آسیب روانی تعداد زیادی از کودکان شد.

2- تجزیه و جنگ داخلی در : مراکز نفتی اوگونیلند (Ogoniland ) در نیجریه ، جنوب شیعه نشین و شمال کرد نشین عراق ، استان کنگولیس (Congolese ) کاتانگا که غنی از کبالت ، مس، قلع ، رادیوم ، اورانیوم و آلماس است در ماه ژوئن سال 1960 از کنگو جدا شد، اما در ژانویه 1963 پس از جنگ شدیدی باز پس گرفته شد. بیافرای سرشار از نفت در 30مه سال 1967 از نیجریه جدا شد و در 15 ژانویه 1970 مجدداً به آن کشور ملحق گردید. بوگینویل ( Bougainville ) ، جزیره ای کوچک در خارج از خلیج پاپوای گینه نو که بر ذخائر طلا، نقره و مس نشسته است از 1989 برای استقلال مبارزه کرده است.

3- خشونتی که این کشورهای غنی از منابع گرفتار آن شده اند نشان دهنده نهایت نفرین منابع است. حتی یکی از کشورهای غنی از نفت خاورمیانه هیچ چیزی شبیه به دموکراسی ندارد.

4- رشوه به عنوان شیوه ای از دادوستد پذیرفته شده است . تمام بازار آلوده است .

5- استدلال خصوصی سازی این است که بخش خصوصی کار آمدتر از بخش دولتی است. این عقیده بیشتر متکی بر ایدئولوژی است تا تحلیل دقیق. شیلی حدود نصف معادن مس خود را خصوصی کرده است ، اما معادن دولتی هم به همان اندازه کارایی دارد. یلتسین در روسیه 1996 برای انتخاب شدن نیاز به کمک داشت. گروه کوچکی از ثروتمندان به او کمک کردند ولی خواستار کنترل منابع طبیعی روسیه شدند. روسیه در سالهای 1995-1996 شاهد رویداد مهمی در فروش سرمایه های دولتی بود که کریستیا فریلند (Chrystia Freeland ) سر دبیر تایمز مالی آن را " حراجی قرن " (The sale of the century) نامید. بعضی از مقامات ارشد دولتی معتقدند که بیش از یک تریلیون دلار "دزدی" شده است. پوتین بخشی از این واگذاری ها را پس گرفت.

6- عربستان از 1998 به بعد هزینه های نظامی آن فقط 3 سال پایین تر از ده درصد تولید ناخالص ملی آن بوده است ( درحالیکه هزینه نظامی امریکا که معادل مجموع تمامی کشورهای جهان است، فقط 3 تا 4 درصد تولید ناخالص داخلی آن است).

7- اگر عربستان و ونزوئلا پول خود را در بورس سهام نیویورک یا لندن سرمایه گذاری می کردند بازده بیشتری به دست می آورد.

8- بیماری هلندی: در دهه 1970 و اوایل دهه 1980 دلارهای دریای شمال وارد هلند و موجب گران شدن نرخ ارز شد، صادر کنندگان هلندی نمی توانستند کالاهای خود را با نرخ ارز بالا در خارج بفروشند و رقابت برایشان مشکل شده بود. اشتغال کم شد .کشورهایی مثل نیجریه ، ونزوئلا دچار این بیماری شده اند.

9- نفرین منابع طبیعی : نفرین منابع طبیعی محتوم نیست ولی اکثر این کشورها دچار آن می شوند. فقط نروژ الگوی موفقی است. 20 درصد تولید ناخالصی و 45 درصد صادرات آن را نفت تشکیل می دهد، بیشتر درآمد نفت را در صندوق ذخیره ارزی قرار داده است و یک هیأت امنای وارد و قدرتمند برای آن انتخاب کرده اند تا این پول را در خارج از نروژ سرمایه گذاری کنند و برای آینده مؤثر سازند. بوتسوانا به دلیل داشتن الماس، یکی از این کشورهای موفق است که در طی 30 سال گذشته میانگین رشد آن 9 درصد بوده است.

10- فساد: شفافیت قوی ترین پادزهر فساد شناخته شده است." نور خورشید قوی ترین ضد عفونی کننده است " ، قوانین مربوط به حق اطلاع شهروندان ، برای تقویت دموکراسی و پاسخگویی معنی دار ضرورت دارد. غارت گران اموال عمومی ، مخالف آزادی مطبوعات و اطلاعات هستند.

11- تولید ناخالص ملی سبز : (Green net National Product, NNP ) ، معیاری است که نه فقط استهلاک سرمایه ، بلکه کاهش منابع طبیعی و تخریب محیط زیست را هم کسر می کنند.  

فصل ششم: نجات دادن سیّاره

1- فاجعه مشترک خصوصی سازی : در قرن شانزدهم و هفدهم در اسکاتلند، اموال عمومی خصوصی سازی شد. اربابان اسکاتلندی به راحتی اموال عمومی را از آن خود کردند. کشاورزان که رانده شدند فقیرتر شدند. خصوصی سازی در روسیه به فقر و تخریب منابع عمومی منجر شد. در برزیل خصوصی سازی جنگل ها ، به جنگل زدایی سریع منجر شد.

2- افزایش دمای زمینی : در قرن گذشته زمین 6/0 درجه سانتی گراد گرم شده است . سطح آب دریاها 10 تا 20 سانتی متر بالا آمده است. 80 درصد این تغییرات به دلیل سوخت های فسیلی و 20 درصد در اثر جنگل زدایی است. پیش بینی می شود که در پایان قرن کنونی گرمای کره زمین 4/1 تا 8/5 درجه سانتی گراد و سطح آب دریاها 80 سانتی متر افزایش خواهد یافت. در بنگلاش یک سوم کشور و نصف شالیزارها زیر آب خواهند رفت. کشور مالدیو ، کشوری کوچک با 1200 جزیره در اقیانوس هند با 330هزار نفر جمعیت در 50 سال آینده زیر آب خواهد رفت. پروتکل مونترال در 1987، در 1992 همایش کره زمین در ریو دو ژانیرو تشکیل شد در 1997 پروتکل کیوتر کاهش گازهای گلخانه را مطرح کرد. امریکا پروتکل را امضاء نکرد در حالیکه با افزایش کارایی انرژی می تواند آنرا اجرا نماید. میزان انتشار دیوکسیدکربن در ایالت وایومینگ امریکا با 495700 نفر جمعیت ، بیش از 74 کشور در حال توسعه با جمعیت 396 میلیون نفر، بر آورد شده است. تولید دیوکسید کربن ایالت تگزاس با 22 میلیون نفر جمعیت بیش از تولید آن در 120 کشور در حال توسعه با جمعیت 1/1 میلیارد نفر است. آلاینده ها امریکا در حال حاضر حدود 7 برابر بیش از سرانه چین- 12 برابر بیش از مجموع کشورهای در حال توسعه – است. حتی اگر امریکا میزان سرانه انتشار آلاینده های خود را در سطح 1990 نگه دارد ( که تاکنون نتوانسته ) چین با نرخ رشد کنونی بیش از 200 سال وقت خواهد داشت که از نظر سرانه انتشار آلاینده ها از امریکا پیش بیفتد. محل سکونت 7/2 میلیارد نفر مردمی که در بیش از 60 کشور در حال توسعه زندگی می کنند در محل جنگل های استوایی است ، میزان سالانه عدم انتشار آلاینده این کشورها (به ازاء هر تن کربن 30دلار) حدود 100 میلیارد دلار می شود ، که چیزی دریافت نمی کنند.

جارد دایموند (Jared Diamond ) در کتاب پرفروش فروپاشی (Collapse ) می نویسد: " جامعه جهانی ما در حال حاضر روند ناپایداری را طی می کند .......... چون به سرعت در حال پیشروی در راستای این روند ناپایدار هستیم ، مشکلات محیط زیست به هر حال به نوعی ،در طول عمر کودکان و نوجوانان امروز حل خواهد شد. فقط این سؤال مطرح است که آیا به شیوه هایی خوشایند و براساس انتخاب خود ما حل خواهند شد تا به شیوه هایی ناخوشایند و بدون انتخاب ما ، مثل جنگ ، نسل کشی، گرسنگی ، بیماری های همه گیر، و فروپاشی جوامع . در حالی که همه این پدیده های وحشتناک در سراسر تاریخ بشر شایع بوده است، با تخریب محیط زیست ،فشار آلودگی ،و فقر و بی ثباتی سیاسی ناشی از آن هم افزایش می یابد." آسیبی که امریکا در مورد گازهای گلخانه ای به جهان می زند، بدتر از هر نوع جنگی است که ممکن است علیه آنان راه بیندازد. البته برخی از صاحبان منافع خاص در این کار در امریکا سود می برند.

فصل هفتم : شرکت های چند ملیتی

1- در سال 2004، درآمدهای شرکت خودرو سازی جنرال موتورز امریکا 4/191 میلیارد دلار و بیش از تولید ناخالص داخلی 148 کشور دنیا بود. شرکت خرده فروشی وال- مارت (Wal Mart ) در پایان سال مالی 2005، حدود 2/285 میلیارد دلار یعنی بیش از مجموع تولید ناخالص داخلی کشورهای جنوب صحرای افریقا ، درآمد داشته است.

2- شرکت های خودرو سازی علیه شبکه حمل و نقل عمومی فعالیت می کنند. لس آنجلس زمانی بزرگترین سیستم راه آهن شهری در جهان را داشت (1100 مایل مسیر) تا اینکه گروهی به سرپرستی جنرال موتورز آن را خریداری کرد و پس از برچیدن آن سیستم ، اتوبوس های G.M. را جایگزین آن کرد.

3- پرداخت رشوه کلان به یک مقام دولتی ارزان تر از پرداخت قیمت بازار برای نفت یا سایر منابع طبیعی است.

4- طی 1991 تا 2001 نعداد 41 شرکت (از جمله جنرال الکتریک ، مایکروسافت، و دیسنی) که 150 میلیون دلار در مبارزات انتخاباتی امریکا سرمایه گذاری کرده بودند ، طی 3 سال از 55 میلیارد دلار معافیت مالیاتی برخوردار شدند. در سال های 1998 تا 2004 شرکت های دارویی مبلغ 759 میلیون دلار برای تأثیر گذاری بر 1400 لایحۀ کنگره صرف کردند، صنعت دارویی از لحاظ پرداخت پول به گروههای فشار و تعداد کسانی که برای این منظور استخدام کرده اند ( 3000 نفر) در رتبه نخست قرار دارند. لذا، براساس بیمۀ درمانی جدید، دولت از چانه زنی جهت کاهش قیمت دارو منع شده است. طی سالهای 1989 و 2001 " پنج غول " حسابداری امریکا 29 میلیون دلار به احزاب سیاسی فدرال کمک کردند، تا خود را حدودی از تهدید مقررات مصون نگاه دارند.

5- نیمی از 4/1 میلیون کارکنان شرکت " وال- مارت" تحت پوشش خدمات بهداشتی هستند. برنامه بیمه های درمانی آن، شامل مراقبت های پیشگیری ( واکسن کودکان، واکسن آنفلوانزا ، معاینه چشم ... ) نمی شود. این شرکت تجار خرده پای امریکا را نابود کرده است.

6- مدیران این شرکت ها ، در پشت پرده شرکت ، پنهان می شوند. وقتی نشت نفت اکسون والدز (Exxon Valdez ) در 1989 میلیاردها دلار به محیط زیست آسیب رساند و ناخدای کشتی اعتراف کرد که پیش از ورود به کشتی مشروب الکلی خورده بود فقط 51000 دلار جریمه شد و به 1000 ساعت کار جمع آوری زباله در بزرگراه ناحیه لنگرگاه محکوم شد. دولت هند سعی کرد مدیران شرکت یونیون کارباید (Union Carbide ) را به خاطر مرگ هزاران نفر در بوپال (Bhopal ) هند که 20 هزار نفر کشته و 100 هزار نفر آسیب جدی دیده بودند، به دلیل انفجار کارخانه شیمیایی در1984، محاکمه کند، وزارت خارجه امریکا در سپتامبر 2004 بدون هیچ توضیحی در خواست استرداد مذکور را رد کرد. شرکت داو (Dow ) کارخانه بوپال را خریداری کرد و مسوولیت آن را نپذیرفت.

در پاپوای گینۀ نو، یک معدن طلا ومس " اوکی تدی " به مدت ده سال روزانه 80 هزار تن مواد آلاینده در رودخانه های اوکی تدی و فلای ریورز (Fly Rivers ) تخلیه و حدود 6 میلیارد دلار سنگ معدن استخراج کرد. وقتی موجودی معدن به پایان رسید صاحبان آن که اکثراً استرالیائی بودند، سهام خود را به دولت واگذار کردند که به دلیل مشکلات مالی ؛ قادر به هزینه های پاک سازی ، نمی باشد. دولت پاپوای گینۀ نو در مقطعی یک قانون به تصویب رساند که از اعلام جرم علیه شرکت های معدنی خارجی ، حتی برای اجرای حقوق بهداشتی ، زیست محیطی یا قانونی ؛ جلوگیری می کرد.

در تایلند و پرو ، شرکتها تهدید کردند که اگر مقررات محیط زیست به اجرا گذاشته شود از کشور خارج خواهند شد. در پرو، یک شرکت معدنی تا آنجا پیش رفت که دولت آن کشور را تحت فشار قرار داد تا از آزمایش کودکانی که در نزدیکی عملیات استخراج زندگی می کردند ، برای اینکه در معرض خطرات بهداشتی قرار گرفته اند یا نه ، خودداری نماید.

7- کشورهای فقیر – بویژه کشورهائیکه دولت های آنها دمکراتیک و پاسخگو نیستند- به آسانی تسلیم وسوسه های شرکت های بین المللی می شوند.

8- در قرار داد آمریکای شمالی (نفتا) ،ماده ای وجود دارد که سرمایه گذاران امریکایی در مکزیک می توانند برای هر نوع زیانی که در نتیجه مقررات مکزیک به ارزش دارایی های آنها وارد شود ، غرامت دریافت کنند. به دادگاههای ویژه مراجعه کنند و غرامت مستقیماً از خزانه مکزیک پرداخت شود . تا کنون شکایاتی به ارزش 13 میلیارد دلار تسلیم دادگاه شده است.

9- خریدن رقبا ، متلاشی کردن آنها ، تبانی کردن با رقبا برای افزایش قیمت ها . به قول آدام اسمیت : " کسانی که در یک زمینۀ تجاری فعالیت می کنند، به ندرت یکدیگر را ملاقات می کنند، حتی برای سرگرمی و بگو و بخند. اما، گفتگوهای آنها به تبانی علیه مردم، یا نوعی زمینه چینی برای افزایش قیمت ها منتهی می شود." جهانی شدن، موجب آزاد شدن پتانسیل جدیدی برای رفتار ضد رقابتی شده است.

10- رازداری بانک های غربی، یکی از مشکلات مربوط به ردیابی " پول های کثیف " است. پس از 11 سپتامبر 2001، جرج بوش در رابطه با رازداری بانک ها مربوط به تروریسم مخالفت کرد  ولی این راه حل در مورد رشوه خواری، فروش جنگ افزار، مواد مخدر، فرار از مالیات، فحشاء ، ........ به کار نمی رود .       

فصل هشتم : گرفتاری بدهی ها

1- کمی بیش از صد سال پیش؛ انگلستان، آلمان و ایتالیا یک ناوگان مشترک را به ساحل ونزوئلا ارسال کردند، امریکا هم رضایت علنی خود را برای تحت فشار گذاشتن ونزوئلا جهت پرداخت بدهی های بین المللی اش اعلام کرده بود.

2- درسال 1862 فرانسه با هجوم به مکزیک به بهانه عدم پرداخت بدهی های انباشته شده آن کشور از زمان استقلال در سال 1821 به بعد ، شاهزاده ماکسیمیلیان (Archduke Maximilian ) اتریشی، خویشاوند ناپلئون سوم را به عنوان امپراطور مکزیک منصوب کرد.

3- درسال 1876 فرانسه و انگلیس مسؤلیت امورمالی مصر را به طور مشترک به عهده گرفتند، و 6 سال بعد انگلستان آن کشور را اشغال کرد.

4- در 1904 تئودور روزولت رئیس جمهور وقت امریکا جمهوری دومینیکن را به بهانه بدهی هایش مجبور کرد که نظارت گمرکی خود را به امریکا واگذار کند.

5- درسال 1934 نیو فاندلند (New fondland ) که جزء کانادا نبود، به دلیل بدهی ؛ مجلس خود را منحل کرد. این کشور در دهه 1920 وام های سنگینی دریافت کرده بود و در بحران بزرگ که در آمدهای دولت کاهش یافت و یک چهارم جمعیت آن تحت پوشش مستمری قرار گرفتند، دولت توان پرداخت نداشت و تا 31 مارس 1949 که به کانادا ملحق شد، واقعاً نتوانست استقلال خود را به دست آورد.

6- هرگاه بحرانی بروز کرده است، صندوق بین المللی پول تحت عنوان " نجات دادن از ورشکستگی " وام داده است. اما در واقع این پول برای نجات بانک های غربی بوده است.

فصل نهم : اصلاحات در نظام اندوخته های جهانی

1- امریکا، ثروتمند ترین کشور دنیا که نمی تواند به اندازۀ دخل خود خرج کند، روزانه 2 میلیارد دلار از کشورهای فقیر قرض می گیرد. بخشی از این پول صرف خرید اوراق قرضه امریکا می شود تا سبب تقویت دلار گردد. و بهره یک درصد به آنها تعلق می گیرد. در سال 2004 جریان این سرمایه فقط از چین، مالزی، فیلیپین و تایلند به رقم هنگفت 318 میلیارد دلار رسیده است.

2- اندوخته دلاری کشورهای در حال توسعه که عمدتاً به صورت قرض به امریکا با بهره 1 تا 2 درصد انجام می شود، این کشورها را از انجام طرح های اقتصادی مفید در کشورشان باز می دارد . طی 4 سال 2001 تا 2005 ،8 کشور شرق آسیا ( ژاپن ،چین ،کره جنوبی ،سنگاپور ،مالزی ،تایلند ،اندونزی و فیلیپین) مجموع اندوخته های خود را از 1 تریلیون دلار به 3/2 تریلیون دلار افزایش دادند. و در سال 2006 ، برآورد می شود که به 35/3 تریلیون دلار برسد. اگر این پول صرف نگهداری اندوخته ها نمی شد ، اگر با چنین نرخ های کم بهره ای به امریکا قرض داده نمی شود، می توانست در طرح های دیگر سرمایه گذاری شود و سود بین 5 تا 10 درصد داشته باشد. با این حساب ،هزینه واقعی انباشت اندوخته ها برای کشورهای در حال توسعه سالانه بیش از 300 میلیارد دلار خواهد شد.

3- در فاصله بین فوریه سال 2002 تا دسامبر 2004 ،ارزش دلار نسبت به یورو حدود 37 درصد سقوط کرد. و این کاهش ارزش اندوخته کشورهای در حال توسعه را نشان می دهد. درپایان سال 2003 کشورهای شرق آسیا 6/1 تریلیون دلار اندوخته داشتند. اگرآنها سال بعد اندوخته خود را به یورو نگه داری می کردند ، 180 میلیارد دلار ، تراز نامه آنها بیشتر می شد.

4- در روابط اقتصادی چین و امریکا نوعی عنصر گروگان متقابل وجود دارد. چین در تجارت با امریکا ، مازاد قابل توجهی دارد. اما ، به وسیله خرید میلیارد ها دلار اوراق قرضه امریکا تداوم کسر بودجه آن کشور را فراهم می کند . در واقع چین هزینه معافیت مالیاتی ثروتمند ترین مردم در ثروتمند ترین کشور دنیا را فراهم می کند.

فصل دهم : دموکراتیک کردن جهانی شدن

1- در سازمان های بین المللی به ندرت پیش می آید که درباره سیاست های جهانی در چارچوب عدالت اجتماعی بحث شود.

2- با بستن قرار داد تجارت آزاد امریکای شمالی (نفتا)، طی نخستین سالهای موافقت نامه مذکور میزان بیکاری در امریکا از 8/6 به 8/3 درصد کاهش یافت .

3- در سال 2004 ، کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی توسعه (OECD ) فقط 25/0 درصد تولید ناخالص داخلی خود را به کمکهای توسعه اختصاص دادند. ژاپن ، امریکا و ایتالیا کمتر از 2/0 درصد به آن اختصاص دادند ( این مقدار 7/0 درصد کمتر از مقداری است که امریکا در جنگ عراق هزینه می کند ! )

4- بی عدالتی نظام تجاری بین المللی در هیچ جائی آشکارتر از فرآیند اعطای اجازۀ الحاق کشورهای جدید به سازمان جهانی تجارت نیست. امریکا قدرت دارد و از آن سوء استفاده می کند.