بازگشت به صفحه نخست

  

ادامه جنگ در درازمدت می تواند ارتش آمریکا را تضعیف نماید

لوموند 21 مارس از اریک لزر Eric Leser

برگردان : نادر نوری زاده

 

اگر پنتاگون اعلام نمود که در 2006 تعداد سربازا ن شاغل در عراق را کاهش می دهد، با این امید که تعداد فعلی آنها از 138000 را به 100000 تقلیل دهد، این مسئله بیشتر دلایل سیاسی دارد تا از بحران اصلی در تشکیلات نظامی جلوگیری نماید.

 

ارتشی که متشکل از یک میلیون نفر باشد، در واقع به لحاظ ساختاری قادر نخواهد بود برای مدتی طولانی 150000 نفر را در جنگ نگه دارد. از این یک میلیون، کمتر از 400000 نفر آن به واحدهای رزمی وابسته اند؛ بقیه، مسایل لجستیکی را پشتیبانی می کنند، یا در بخش هوانیروز و یا در نیروی دریائی هستند. بدتر از آن : از این نیروهای خط مقدم  تنها 150000 سرباز در یگان های فعال قراردارند؛ بقیه را نیروهای گارد ملی و نیروهای ذخیره تشکیل می دهند، این نیروها که به «ارتش  یکشنبه ( یا آماده باش)» معروفند، اولی به ایالت ها و دومی به پنتاگون تعلق دارند. واحدهای رزمی که از نیروهای منحصرآ داوطلب تشکیل شده نیز بدون در نظرگرفتن خطر خستکی مفرط  و یا تضعیف روحیه،  نمی توانند  بیش از یک سال نگه داشته شوند.

 

همینطور، برای استراحت، تجدید سازماندهی، تجهیز مجدد و تمرین و آمادگی ماهها  وقت لازم است.  یک بریگاد (3500 نفره) در واقع حد اقل یک  یا دو بریگاد آماده  به خدمت لازم دارد که جایگزین آنها بشوند. و تنها، این دو کشورعراق و افغانستان در نقاط  مختلف جهان نیستند که قوای آمریکائی در آن مستقر هستند.

 

دفتر برنامه و بودجه کنگره، در اکتبر 2005 تحقیقی را منتشر ساخت، و در آن برآورد نمود که ارتش نمی تواند برای مدتی طولانی بیش از 123000 نیرو در عراق نگهداری نماید. در حالیکه، جان مورتا (John Murtha)، نماینده دمکراتها، کارشناس بسیار مورد احترام، پلمیکی را مطرح نمود که ، در نوامبر 2005، خروج فوری نیروها ی آمریکائی را از عراق تقاضا کرده، بدلیل اینکه افسران برای او توضیح داده بودند که ارتش در نقطه انفعال قرار گرفته است.

 

گزارش 136 صفحه ای دیگری که منتشر شد و ایندفعه مستقیمآ از طرف پنتاگون درخواست شده بود، اعلام خطر می کند.  نویسنده آن، آندرو کرپینویچ ( Andrew Krepinevich)، افسر قدیمی فارغ تحصیل از وست پونت (West Point)بر این نظر است که اکر این ارتش، بهمان صورت سه سال گذشته در عراق ادامه دهد، عمیقآ تضعیف شده از آنجا  بیرون خواهد آمد. در 1973 سیستم استخدامی در ارتش کنار گذاشته شد، ژنرال کریگتون آبرام ( Creighton Abrams) در آن زمان با ارتش تخصصی موافق بود، سیستمی ایکه اجازه میداد  قوائی نمونه از شهروندان آنهم برمبنای داوطلبی آنها،  تجهیزکنند. ولی این سیستم، برای واحدهای غیر تخصصی که در کاربردهای دور دست، مدت زمان طولانی و شرایط جنگی سخت بکار گرفته می شد، مورد پذیرش قرار نگرفت.

 

شکست بسیج استخدامی ارتش آمریکا در سال 2005 دلیل دیگری از اوضاع وخامت بارآن به شمار می رود. طی یک ربع قرن گذشته نتیجه آن در بدترین شرایط  بوده است. فقط 73000 نفر سرباز فعال طی دوازده ماه استخدام شد، گیریم عددی کاملآ پائینتر از هدف اصلی آن یعنی 80000 نفر. در عین حال کیفیت استخدامی سیری نزولی داشت. اگر ارتش نیز تصمیم بگیرد داوطلبان خیلی جوان را استحدام نکند - امروز برای استخدام به سنین 17 تا 24 ساله مراجعه می کند - با مشکل مواجه می شود و ناگزیر است محکهای انتخابی خود را به لحاظ فیزیکی و سطح تحصیلی  پائین بیاورد. فرد کاپلن ( Fred Kaplan) سرمقاله نویس .Slate.com.این اقدام را به عنوان پدیده ای احمقانه برای ارتش آمریکا ترسیم می کند. امروزه پنتاگون برای استخدامها 20000 دلار جایزه تعیین میکند. او نیز از کنگره خواسته است که محدودیت سنی را برای خدمت، به 42 سال افزایش دهد، این محدودیت هم اکنون 35 سال برای واحدهای رزمی و 39 سال برای گارد ملی و ذخیره تعیین شده است.