بازگشت به صفحه نخست

 

 

ادعاهای دروغین در مورد وضع زنان

فرحناز امیری: آ لمان

قوانین وضع شده در ایران روز به روز وضعیت زنان را اسف بارتر می گرداند و حقوق انسانی نیمی از جامعه را به شدت کاهش می دهد. در سمت مقابل ادعاهای واهی و دروغین رژیم و سردمداران آن ،مخصوصا در این هنگامه انتخابات ، سعی به کشیدن مردم و به خصوص زنان که جزء محروم ترین و ضعیف ترین اقشار جامعه هستند به پای صندوقهای رای را دارند تا  بتوانند از زنان مجددا سوء استفاده نمایندو فقط رای بیشتری جمع آوری کنند. نمایش بدینگونه آغاز می شود که اکنون همه به دنبال علت و معلول هستند،به دنبال این که چرا وضعیت زنان به شکل کنونی در آمده است؟وضعیتی که اکنون خود نیز مجبور به اعتراف آن شده اند،خوب شاید یادشان رفته که فقر سرمنشاء تقریبا همه انحرافات است(این مطلب از سخنان کسی است که ادعای حکومتش را دارند)و سر منشاء فقر هم عملکردهای ناآگاهانه و خود خواهانه سران و عوامل نادان وهوسران حمهوری اسلامی می باشد.

برای نمونه حال توجه شما را به مطلبی از خبرگزاری مهرتحت عنوان:عملکرد سازمان بهزیستی در حل معضلات زنان،همیشه علتها نادیده گرفته می شوند، به مورخه 1384.01.24 جلب می نمایم.(آغاز نقل قول): این در حالی است که رئیس انجمن مددکاری ایران در این باره می گوید:اعطای وام به زنان خیابانی طرحی است که هیچ پشتوانه مالی ندارد،ضمن اینکه چنین وعده و وعیدهائی نمی تواند در حل معظل زنان خیابانی به جامعه ماکمکی بکند.

دکتر مصطفی اقلیمائی می افزاید:دادن وام به زن خیابانی که هیچ شغلی ندارد،چطور صورت خواهد کرفت،در بسیاری از موارد سازمان بهزیستی به دختران خیابانی که بعد از مدتی از مراکز نگاهداری بهزیستی مرخص می شوند پانصد هزار تومان وام برای اجاره مسکن می دهد که این مبلغ هیچ دردی از آنها دوا نمی کند.

وی تصریح می کند:متاسفانه بهزیستی هیچ گاه به علتها فکر نمی کند،زن خیابانی یک معلول است،ما باید به علتهای  وجود آورنده او توجه کنیم.زنی که شوهرش فوت کرده وحالا برای پرداخت هزینه های زندگی با مشکل مواجه است، چطور می تواند به زندگی عادی باز گردد،یک میلیون وسه میلیون چه دردی از او که باید هزینه زندگی را بپردازد وکرایه خانه بدهد دوا خواهد کرد،آن هم با شرایطی که خانواده های دارای سرپرست زیر خط فقر زندگی می کنند،جایگاه زن خیابانی کجاست.

وی می افزاید متاسفانه پرداختن به حواشی است که همیشه ما را از اصل مطلب دور می کند،معظل زنان خیابانی هم مثل معظل اعتیاد است، در براندازی معظل اعتیاد چقدر موفق بوده ایم که حالا بخواهیم در جمع آوری زنان خیابانی وجلوگیری از رشد روز افزون آنها موفق باشیم، شاید سازمان بهزیستی بتواند بیست یا دویست نفر از این زنان را تحت پوشش قراردهد، اما شرایط کنونی جامعه خود عامل موثری در افزایش تعداد این افراد است،با شرایط باید چه کنیم؟؟؟!!! (پایان نقل قول)

بالاخره در پایان مقاله به بی کفایتی و عدم مسئولیت پذیری سران رژیم مهر تائید دیگری می خورد.

آیا وضع مردم ایران با درآمد ماهیانه حدود صد میلیون دلار فقط از فروش نفت، باید این چنین باشد؟ آیا استحقاق زن ایرانی ،سهم زن ایرانی همین است؟ آیا باید باز هم بنشنیم و به شعارهای تو خالی وپوچ گوش فرا دهیم؟ این شعارها و وعده های واهی از روز نخست توسط این دروغگویان داده شده است وتا کنون نیز ادامه دارد، ما باید به هوش باشیم و فریب فریبکاران را به خودشان باز گردانیم.