كارگران مي‌گويند تشكل مستقل حق ماست

گفت وگوي شهروند با عليرضا ثقفي فعال كارگري

خسرو شميراني

عليرضا ثقفي خراساني كارگر، فعال كارگري و عضو كانون نويسندگان ايران از بانيان بيانيه اي است كه سه روز پيش انتشار عمومي يافت. اين بيانيه كه امضاي 4000 كارگر را بر پاي خود دارد حق برپايي تشكل هاي مستقل كارگري را طلب ميكند. تشكيل مجموعه اي که «كميته پيگيري ايجاد تشكل هاي مستقل كارگري» نام گرفته است، ثمره ماه ها تلاش فعالان جنبش کارگري بود که روز به روز عرصه را بر خود تنگ تر ميديدند. به رسميت شناخته شدن «خانه كارگر»ــ كه آقاي ثقفي آن را يك تشكل دولتي مينامد ــ به عنوان نماينده كارگران ايران توسط ILO(سازمان بين المللي كار) در عرصه بين المللي، قطره آخري بود كه ظاهرا كاسه صبر بسياري فعالان كارگري را لبريز كرده و آنها را به حركت اخير واداشت.
عليرضا ثقفي كه اكنون در بم در پروژه ساختمان يك «خانه فرهنگ» با همکاري «سيب»(ستاد ياري رساني بم) حضور فعال دارد و در عين حال در تهيه بيانيه مذكور نقش اساسی داشته است در گفت وگوي زير با شهروند به جزئيات امر پرداخت.

متن بيانيه از قرار زير است
به:
ــ وزارت كار و امور اجتماعي
ــ سازمان‌هاي كارگري در سراسر جهان
و سازمان بين‌المللي كار
I LO :

امروزه در ايران حدود نيمي از كارگران با قراردادهاي موقت كار و حتي با برگه ‌هاي سفيد امضا در بي‌ حقوقي مطلق مشغول به‌ كارند. طبق پيش‌ بيني‌هاي رسمي، كارگراني كه با قراردادهاي موقت به كار گرفته مي‌شوند، طي چند سال آينده 90درصد از كارگران شاغل را در بر خواهند گرفت. از سوي ديگر قانونگذاران در ايران به دنبال خارج كردن كارگاه‌ هاي داراي كمتر از پنج و ده نفر (خروج از شمول سي ماده قانون كار) و كارگران قاليباف از شمول قانون كار، در پي محروم كردن كامل همه كارگران موقت از حداقل تأمين اجتماعي مي‌باشند. در اين شرايط زماني سازمان جهاني كار با اعزام نمايندگاني به ايران و نظارت به امضاي تفاهم ‌نامه‌ اي درخصوص اصلاحاتي در فصل ششم قانون كار موجود (در رابطه با تشكل‌هاي كارگري) كه بدون حضور نمايندگان مستقل كارگران انجام گرفته، در كمال تأسف عملاً بر بي‌حقوقي كارگران در ايران صحه گذاشته و به اين وسيله به آن رسميت بخشيده است. قطعاً كارگران ايران كه به دليل محروميت از داشتن تشكل‌هاي مستقل خود همواره شاهد تحميل قوانين ضد كارگري و مغاير با مقاوله‌ نامه ‌هاي سازمان جهاني كار (
ILO) بوده ‌اند، تفاهم ‌نامه‌ اي را كه نمايندگان آنها در تنظيم و امضاي آن حضور نداشته ‌اند، به رسميت نخواهند شناخت. لذا ما امضاكنندگان زير خواهان به رسميت شناختن آزادي ايجاد تشكل ‌هاي مستقل كارگري هستيم. در اين راستا ضمن درخواست از وزارت كار و امور اجتماعي جهت رفع موانع تشكل ‌يابي كارگران و به رسميت شناختن نمايندگان مستقل كارگران جهت حضور در تمامي نشست‌هاي مربوط به تدوين قوانين مرتبط با كار، از سازمان‌ هاي كارگري نيز در سراسر جهان مي‌خواهيم تا از خواست ‌هاي برحق كارگران ايران حمايت نمايند. همچنين از همكاران خود در اين سازمان‌ها و ساير مجامع بين ‌المللي كارگري مي‌خواهيم تا از سازمان جهاني كار بخواهند كه به رسميت‌ شناسي و نظارت به امضاي هر گونه تفاهم‌ نامه مربوط به قوانين كارگري در ايران را، منوط به حضور نماينده‌ هاي مستقل كارگران (از طريق تصميمات جمعي كارگران) و استفاده از ابزارهاي لازم جهت نظارت بر اين انتخابات، بنمايند.

كميته پيگيري ايجاد تشكل‌هاي آزاد كارگري در ايران

ليست بيش از چهار هزار امضا در زير بيانيه ي بالا، در سايت اينترنتي
www.avayekar.com قابل دسترسي است.

خ. ش

چرا دست به کار تهيه اين بيانيه و "کميته پيگيري" شديد؟
ــ بر كسي پوشيده نيست که از يك سو شرايط كارگران هر روز سخت تر ميشود و از سوي ديگر بيش از 23 سال است كه هيچ تشكل مستقل كارگري امكان دفاع از منافع صنفي كارگران را نداشته است. تشكل هاي موجود از جمله «انجمن هاي اسلامي» و «خانه كارگر» نمايندگان واقعي كارگران نبوده اند. اين مجموعه ها از افراد و كارگراني تشكيل ميشدند كه به حكومت وابستگي داشتند. سه ماه پيش اين مسئله ابعاد جديدي پيدا كرد. به اين ترتيب كه
ILO (سازمان بين المللي كار) در جلساتي با وزارت كار ايران كه نمايندگان كارفرمايان نيز حضور داشتند قراردادي امضاء كرد و «خانه كارگر» را به عنوان نماينده كارگران ايران در مجامع بين المللي به رسميت شناخت.
اين حركت براي فعالان كارگري بسيار گران آمد. فعالان و تشكل هاي از هم گسيخته كارگري كه از سالهاي شصت بدين سو به صورت منفرد عمل ميكردند، تنها راه را در آن ديدند كه به تلاشي مشترك دست بزنند. مجموعه اي گرد هم آمد. برخي ميگفتند بايد اتحاديه كارگري تشكيل داد و برخي ديگر طرفدار تاسيس شورا، سنديكا و غيره بودند. نتيجه آن شد كه عام ترين و پايه اي ترين هدف، كسب حق تشكل هاي مستقل كارگري است. چندين جلسه برگزار شد و سرانجام جمعي به نام «كميته پيگيري ايجاد تشكل هاي آزاد كارگري» شكل گرفت.

چند نفر در جلسات شركت ميكنند؟ كمي درباره جلسات بگوييد.
ــ حدودا چهل نفر در جلسات شركت ميكنند. تا به حال سه جلسه داشته ايم. آخرين آن جمعه گذشته در تهران برگزار شد. يك ماه و ده روز قبل جلسه اي ديگر در تهران و يك ماه پيش از آن نيز اولين نشست را داشتيم. البته پيش از جلسات عمومي، چندين نشست پنج تا ده نفره داشتيم.
نتيجه تلاش هاي انجام شده بيانيه اي بود كه 4000 كارگر با امضاي خود آن را تاييد كرده اند. جمع آوري چهار هزار امضاء آسان نبود. برخي فعالان كه براي اين هدف به كارگران مراجعه ميكردند توسط كارفرمايان تهديد و برخي ديگر اخراج شدند.

محتواي بيانيه چيست و با آن چه خواهيد كرد؟
ــ اين بيانيه كه عملا خواست ايجاد تشكل هاي مستقل كارگري را مطرح ميكند، چهارشنبه گذشته به وزارت كار تحويل شد. متن آن به زبان انگليسي نيز تهيه شده است و به
ILO و ديگر سازمانهاي بين المللي كارگري ارسال خواهد شد. متن فارسي فردا انتشار عمومي خواهد يافت.

آيا اين مجموعه بايد از «كميسيون ماده ده احزاب» مجوز فعاليت دريافت كند؟
ــ قاعدتا خير! زيرا ما حزب نيستيم. درضمن طبق معاهده هاي بين المللي مربوطه، انجمن هاي صنفي براي تاسيس نيازي به كسب مجوز ندارند. واقعيت اين است كه در ايران ارگان مشخصي مسئوليت اين كار را بر عهده ندارد. گاه شما را به وزارت كار و گاه به وزارت كشور ارجاع ميدهند. البته براي تشكل هاي ديگر هم به همين گونه است.
اعتقاد ما بر آن است كه طرف صحبت ما وزارت كار است. آنها بايد امكانات فعاليت را براي ما مهيا كنند، از جمله مكان در اختيار ما بگذارند و ما را به رسميت بشناسند.

آيا مجموعه تاسيس شده به استقلال از احزاب و جريانات سياسي بي ارتباط با جايگاه آنها در پوزيسيون يا اپوزيسيون نيز توجه دارد، يا تنها استقلال از قدرت سياسي مورد نظر است؟
ــ بناي ما بر اين است كه تشكل هاي مورد نظر تنها و تنها منافع صنفي كارگران را در نظر داشته و كار پايه خود قرار دهند. البته اين بدان مفهوم نيست كه افراد داخل اين تشكل ها تمايلات سياسي نداشته باشند. يقينا بسياري از آنها به جريانات مشخص سياسي نزديك هستند. اما آن چه در اين مجموعه به عنوان اساس كار قرار گرفته همانا منافع صنفي كارگري است. وضع فاجعه بار كارگران از بيكاري فزاينده، فقر گسترده، كودكان كار و... به جايي رسيده است كه همه اين افراد با گرايشات مختلف به آنجا رسيدند كه اگر پيشرفتي در گشايش مشكلات كارگران ممكن باشد، تنها در هماهنگي با يكديگر و با مبنا قرار دادن علائق كارگران و بدون پيش نهادن گرايشات سياسي هر فرد ممكن خواهد بود. در اين مجموعه از سنديكاليستها تا گروه هاي فرهنگي كارگري، نمايندگان اتحاديه هايي در شهرستانها و... حضور دارند و هيچ گرايشي مسلط نيست.

چند تشكل در تدارك اين حركت همراه بوده اند؟
ــ من سعي ميكنم تا آنجا كه به خاطر مي آورم از اين مجموعه ها نام ببرم. «انجمن موسس سنديكاها»، «انجمن حمايت فرهنگي كارگران(آواي كار)»، «انجمن كارگران شورا»، «انجمن انديشه ي كارگران»، برخي اتحاديه هاي كارگري از شهرستانها، "انجمن حمايت از كودكان كار" و "سنديكاي كاركنان شركت واحد اتوبوس راني" تشكل هايي هستند كه من به خاطر ميآورم.
ما تلاش كرديم از تمام تشكل هاي مستقل كه ميشناسيم براي شركت در اين حركت دعوت کنيم و تا آنجا كه ميدانم همه ي آنها به گرمي به دعوت ما پاسخ مثبت دادند.

آيا تشكل هاي برشمرده و دعوت شده جملگي مجموعه هاي كارگري هستند و يا مجموعه هاي روشنفكري هستند كه در رابطه با كارگران كار ميكنند؟
ــ اينها همه كارگري هستند. بيشتر اينكه تمام چهار هزار امضاكننده نيز كارگر هستند. يعني ما شرط مشخصي را براي شركت در جلسات و امضا بيانيه قائل شديم. شرط ما اين بود كه افراد بايد داراي دفترچه ي تامين اجتماعي باشند. يعني به لحاظ حقوقي به عنوان كارگر به رسميت شناخته ميشوند. حال در ميان اين كارگران هستند كه درس خوانده اند، كتاب ميخوانند و برخي نيز دست به قلم ميبرند، اما به عنوان كارگر امرار معاش ميكنند.
طبيعي است بخش آگاه تر كارگران كه با مسائل جامعه و حقوق كارگري آشناتر هستند در صف جلو قرار ميگيرند در اين رابطه فكر نميكنم با ساير كشورهاي جهان تفاوتي داشته باشيم. به عنوان مثال آقاي بابايي يكي از اعضاي اين جمع است. ايشان كارگر بازنشسته راه آهن است و در عين حال بيش از چهل سال است كه قلم ميزند و در زمينه ادبيات كارگري كار ميكند. يعني حتي چند نويسنده كه در ميان جمع وجود دارند همگي كارگر هستند.

شما به قرارداد
ILO و پذيرش رسمي "خانه كارگر" به عنوان نماينده كارگران ايران در عرصه ي بين المللي اشاره كرديد. آيا درخواست شما اصولا ميتواند از ديدگاه حقوق بين المللي مورد حمايت قرار بگيرد؟
ــ ببينيد، خواست ما در عين سادگي، براي كارگران از اهميت حياتي برخوردار است. ما امضاكنندگان يبانيه ميگوييم كه تشكل مستقل كارگري حق ماست. مبناي حقوقي آن در عرصه ي بين المللي مقاوله نامه هاي 78 و 98
ILO هستند. ما آنها را در جلسات خود قرائت كرديم. براساس اين مقاوله نامه ها كارگران در هر شرايطي حق تشكيل انجمن هاي صنفي خود را دارا هستند.
آنچه ما درخواست كرده ايم رعايت حقوقي است كه در سطح جهان به رسميت شناخته شده است. ما از سازمانهاي بين المللي كارگري انتظار داريم در اين راه همراه ما باشند. تا زماني كه اين حق رعايت نشود وضعيت حاضر ادامه خواهد يافت. ببينيد حقوق متوسط كارگر در ايران كمتر از يك دهم متوسط شناخته شده در سطح جهان است. در برخي از شهرستانهاي ايران كارگران براي حفظ مشاغل خود به كارمزدهايي كمتر از نصف حقوق قانوني خود راضي ميشوند. من طي يك گزارش تحقيقي كه اخيرا در "نقد نو" منتشر شد با طرح موارد مشخص به اين موضوع پرداخته ام. فراموش نكنيم كه جمهوري اسلامي ايران قوانين بين المللي كار را امضا كرده است. عملا ما چيزي بيش از اجراي قانون موجود نميخواهيم.

آيا مقاوله نامه هاي 78 و 98 از سوي ايران پذيرفته شده و الزام آور هستند؟
ــ ببينيد وقتي كه وزارت كار با
ILO وارد‌ قرارداد ميشود، يعني ايران اين مقاوله نامه ها را پذيرفته است. در آخرين ملاقات ILO با وزارت كار، آنها بر مقاوله نامه هاي 78 و 98 كه ناظر بر حق ايجاد تشكلهاي مستقل است تاكيد كرده اند. اعتراض ما اين است كه چرا نمايندگان واقعي كارگران در آنجا حضور نداشته اند.

شما ميگوييد "خانه كارگر" نماينده واقعي كارگران نيست. اين ادعاي شما براساس كدام واقعيت استوار است؟
ــ گرچه ترجيحا و به دلايلي وارد‌ اين بحث نميشوم اما به طور كلي بگويم كه ما در سالهاي اخير همواره شاهد كاهش سطح زندگي كارگران، افزايش فشارهاي قانوني و غيرقانوني، كاهش سطح دستمزدها و بسياري موارد ديگر از اين قبيل بوده ايم، اما هيچگاه هيچ حركت جدي در اعتراض به اين روند ديده نشده است. آيا نمايندگان واقعي كارگران اينگونه عمل ميكردند كه اين آقايان كردند؟

تا چه حد به شكل گيري وسيع تشكلهاي كارگري در آينده ي نه چندان دور اميدوار هستيد؟
ــ ‌واقعيت اين است كه ما هيچگاه تصور نميكرديم كه استقبال از اين حركت تا اين حد وسيع باشد. آگاهي كارگران به آنچه ميخواهند واقعا اميدواركننده است. با توجه به فشارها و محدوديتها و عدم وجود امكان اطلاع رساني ما چهار هزار امضاء در مدت نه چندان طولاني جمع آوري كرديم. اعلام پشتيباني و افزايش امضاها همچنان ادامه دارد. ما از شهرستانها پيامهاي حمايت دريافت ميكنيم. معلمان از حركت ما شفاها پشتيباني كرده اند و . . . به اين ترتيب ما اميدواريم و اميد ما بر پايه هاي محكم مادي بنا شده است.

آقاي عليرضا ثقفي از شما سپاسگزارم.

گفت و گوي تلفني با تهران 6 فوريه 2005