آينده يا گذشته – روند فوروم اجتماعي در آلمان

بحثهاي دروني فوروم آلمان

نقدي بر فوروم اجتماعي اروپا و روند برگزاري فوروم آلمان

بخش يکم

چه حقوقي وجود دارد؟ واقعيت چيست؟ چه گذشته است؟ چه چيزي اجرا شده است؟

 

فراخوان به تحريم ساختار هاي جهان قديمي

جهاني ديگر ممکن است

 

برگردان ناهيد جعفرپور

اين نوشته از آنجا کمي طولاني گشته است چون ما مجبوريم براي اثبات ادعاي خود مثال ها و شواهد لازم را ذکر نمائيم.

 

Edeltraud Schwarz

17. Juli 2004

در ابتدا روشن نمائيم که مااز نوامبر سال 2003 تا کنون  در روندشکل گيري  فوروم اجتماعي آلمان شرکت داشته و به جمله جهاني ديگر ممکن و ضروريست اعتقاد داريم و خود را جزئي از فوروم آلمان ميدانيم اما به بحث آزاد و نقد و انتقاد در رابطه با سازنندگي هم معتقديم. از اين جهت خواهان بحثي عميق در اين رابطه مي باشيم.                               

 

1.دومين فوروم اجتماعي اروپا در پاريس

ما هم چون ديگران در دومين فوروم اروپا شرکت نموديم. از آنجا که ما به منشور فوروم جهاني ( منشور پورتوآلگره) اعتقاد داريم روندي را که در پاريس شاهدش بوديم به اعتقاد ما در مسيري غلط پيش رفت.                                  

در پاريس اهداف اساسي  زير خدجه دار گرديد:

 

1. برابري بين سازمانها

2. پيش رفت دمکراتيک روند فوروم

3. شفافيت روند فوروم،صلاحيت حقوقي و صلاحيت پيشگوئي

 

برابر ي بين سازمانها

در اکتبر سال 2003 در برنامه ريزي انتخاب سمينارها و سخنراني هاي دومين فوروم اجتماعي در پاريس سازمانهاي کوچک از جانب سازمانهاي بزرگ به حاشيه پرتاب شدند و به يکباره شخصيت هائي چون آقاي بسيرسکه در ليست سخنرانان پلنوم ها ظاهر گشتند.اين مسئله زماني اتفاق افتاد که ليست سخنرانان مدتها بود بسته شده بود و تاريخ معرفي سخنران گذشته بود. از همه بدتر اينکه در پاريس هيچ مسئولي براي اين تصميم گيري ها مشخص نبود.  به اين مفهوم که تصميم گيرندگان نامشان مخفي بود. اما مشخص بود که اين کار سازمانهاي بزرگ است. در واقع اين کار اين شعار را تحکيم نمود که "همه سازمانها مساوي هستند اما برخي مساوي ترند".                                                  روز آخر فوروم يعني روز شنبه جلسات سخنراني و برنامه سر ساعت 13 با اين دليل که بايد به تظاهرات رفت تعطيل گشتند و از هيچ کس سئوال نشد که آيا مي خواهد با کساني ديگر در آنجا بماند و به بحث ها براي يافتن راه حلي براي ممکن ساختن جهاني ديگر ادامه دهد يا نه. در اين جا منافع سازمانهاي بزرگ ايجاب مي نمود که همه به تظاهرات بروند و اين خود زير پا گذاشتن منشور فوروم جهاني است. 

 

روند قانوني دمکراتيک

در اکتبر سال 2003 در ابتدا گفته شد که طبق قانون واگذاري سمينارها، سمينارهائي که توسط افراد با نام مخفي از دايره سازماندهان فوروم معرفي شده اند تبديل به يک گروه کاري مي شوند. سپس شفافيت قانوني کنار گذاشته شد و در جلسات کوچکتر که اعضايش ناشناخته بودند تصميم گيري گرديد.نشست شرکت کنندگان از سازمانهاي آلماني زماني اجرا گشت که ما و سازمانهاي ديگردر گروه هاي  کاري مشغول بوديم. اينگونه سازماندهي و قرار گذاشتن ها غير قابل تغيير بوده و بخصوص براي سازمان هائي که تنها از يک نماينده بر خوردار بودند، راهي را باقي نگذاشته بود.در مقابل انتقاد ها هيچگونه مسئولي مشخص نبود و همه چيز بصورتي ناشناخته پيش ميرفت.

 

شفافيت روند فوروم،صلاحيت حقوقي و صلاحيت پيشگوئي

اگر سازمانهاي شرکت کننده در فوروم پاريس سئوالي در باره چگونگي پيشرفت فوروم داشتند ، کساني که براي سازماندهي فوروم مسئول بودند و زحمات زيادي مي کشيدند با وجود تمامي تلاششان و با وجود تلفن هاي مکرر سازمانها هيچگونه پاسخي نداشتند. ما هم به اين سرنوشت دچار شديم و کساني که در آنجا دلسوزانه کمک مي کردند بارها به مسئولين زنگ زدند و در باره محل برگزاري گروه کاري ما سئوال نمودند ولي موفق نشدند اطلاعاتي بما بدهند. هر کسي ما را به ديگري حواله داد و همين جور ما سرگردان بوديم. بعد از ده ها تلفن و گذشت ساعت ها اما ما هنوز سرگردان بوديم. ياري دهنده گان خود از اين روند شوکه بوده و مي گفتند که " اين درست مثل دفتر سياسي مسکو عمل مي کند".

 فوروم مي بايستي چهارشنبه شروع شود اما پنجشنبه قبل از ظهر شروع شد. و اين به اين معني بود که با وجود اينکه ما دو روز در پاريس بوديم تازه پنجشنبه بعد از ظهر سالني براي بحث و گفتگو در اختيار علاقمندان قرار گرفت و اين خود بيانگر اين موضوع بود که مسئله وجود سالن نبود بلکه مسائل ديگري نقش بازي مي کردند. عدم شفافيت در بخش هاي مالي: با بودجه اي در حدود 3.200.000 يورو پول هاي کمک شده بعلاوه در حدود 500- 600 هزار يورو از درآمد فروش بليط تا به امروز يک حساب کتاب درست و حسابي بيرون داده نشده است. به اين مفهوم که تا به امروز معلوم نيست که اين پول ها کجا رفته اند و خرج چه شده اند. در پاريس در باره فوروم در ميان افکار عمومي تبليغي نشده بود. از آنجا که ما آويزه گردنمان اسممان با اسم فوروم بود در مترو ها از ما سئوال ميشد که اطلاعات در باره فوروم را از کجا ميشود تهيه نمود و بعدا معلوم شد کساني که از ما سئوال نموده بودند خبرنگاران روزنامه بودند که از محل فوروم اطلاعي نداشتند.مسائل زيادي وجود دارد که بايد مورد نقد قرار گيرد اما ما به آن نمي پردازيم . ما انتظار داشتيم که در روند فوروم اجتماعي آلمان به اين انتقاد ها رسيدگي کنيم اما تا کنون اين بحث ها ناگفته مانده اند و شايد خيلي ها نمي خواهند که اين بحث ها باز گردد.   ادامه دارد................................................................