بم بعد از 6 ماه

 

اعتماد - دوشنبه 22 تير 1383- 12 ژوئيه 2004

گروه‌ اجتماعي‌، آسيه‌ اميني‌: بعد از گذشت‌ 6 ماه‌ از حادثه‌ زلزله‌ بم‌، بسياري‌ از مردم‌ اصيل‌ اين‌ شهر كه‌ وضع‌ موجود برايشان‌ سخت‌ و گاه‌ غيرقابل‌تحمل‌ است‌، بم‌ را به‌ قصد اسكان‌ در شهرهاي‌ ديگر ترك‌ مي‌كنند و به‌جاي‌ آنها كپرنشينان‌، عشاير و مردمي‌ كه‌ به‌ علت‌ فقر، محروميت‌ يا علل‌ ديگر بعد از زلزله‌ به‌ مرور به‌سوي‌ اين‌ شهر روانه‌ شدند، جاي‌ آنها را در اردوگاه‌ها مي‌گيرند. شهره‌ خالقي‌ امدادرساني‌ است‌ كه‌ از روز زلزله‌ تاكنون‌ براي‌ كمك‌رساني‌ به‌ زلزله‌زدگان‌ بم‌، درمحل‌ حاضربوده‌ و اينك‌ نيز با افراد ج‌پجيشان‌ تلاش‌ مي‌كند تا بويژه‌ در ابعاد فرهنگي‌ و آموزشي‌ به‌ نيارهاي‌ موجود پاسخ‌ دهد.

وي‌ در مورد اردوگاه‌هاي‌ ساخته‌شده‌ در بم‌ مي‌گويد: «چندين‌ اردوگاه‌ ساخته‌شده‌ كه‌ در برخي‌ از آنها افراد كمي‌ حاضر به‌ سكونت‌ شده‌اند. تنها اردوگاهي‌ كه‌ به‌ لحاظ‌ امكانات‌ رفاهي‌ و امنيتي‌ كاملتر است‌ وافراد زيادي‌ در آن‌ مستقرند، كمپي‌ است‌ كه‌ توسط‌ ج‌پج «امداد اسلامي‌» ساخته‌ شده‌ است‌.» اردوگاه‌ يادشده‌ حدود دوهزار نفر را در خود جاي‌ داده‌ است‌. اگرچه‌ شادي‌ صدر عضو كميته‌ هماهنگي‌ سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌ زنان‌ براي‌ بازسازي‌ بم‌، كه‌ تازه‌ از اين‌ شهر برگشته‌، مي‌گويد: «وقتي‌ كانكس‌هاي‌ تميزي‌ را ديديم‌ كه‌ هركدام‌ دستشويي‌ جدا داشتند و در هر كدام‌ كمتر از هفت‌ نفر جاي‌ گرفته‌بودند، فكر كرديم‌ چه‌ امدادرساني‌ خوبي‌! ولي‌ خيلي‌ زود متوجه‌ شديم‌ كه‌ براي‌ 400 خانواري‌ كه‌ دراين‌ اردوگاه‌ مستقر شده‌اند فاضلابي‌ ساخته‌ نشده‌!»

شهره‌ خالقي‌ كه‌ خودش‌ عضو يك‌ ج‌پج تخصصي‌ موسيقي‌ است‌، در اين‌باره‌ مي‌گويد: سازمان‌ غيردولتي‌ امداد اسلامي‌ وظيفه‌ ساختن‌ اردوگاهي‌ را به‌ عهده‌ گرفت‌ كه‌ داراي‌ كانكس‌هايي‌ با دستشويي‌، حمام‌ و ظرفشويي‌ بود. ساخت‌ فاضلاب‌ اين‌ اردوگاه‌ به‌ عهده‌ فرمانداري‌ بم‌ بود كه‌ متاسفانه‌ بسيار دير اقدام‌ به‌ ساختن‌ آن‌ كرده‌اند بطوري‌كه‌ هم‌ اكنون‌ مردم‌ در اردوگاه‌ مستقرشده‌اند ولي‌ امكان‌ استفاده‌ از دستشويي‌ و حمام‌ را ندارند.

وي‌ در مورد اينكه‌ چگونه‌ اين‌ نيازها رفع‌ مي‌شود، مي‌گويد: «آنها بايد به‌ دستشويي‌هايي‌ كه‌ قبلا براي‌ چادرها درنظرگرفته‌ شده‌ بود، بروند، ولي‌ جلوي‌ بچه‌ها را كه‌ نمي‌شود گرفت‌. آنها به‌ اين‌ دستشويي‌هاي‌ تازه‌ مي‌روند و نمي‌شود به‌ آنها گفت‌ كه‌ فاضلاب‌ وجود ندارد و اين‌ موضوع‌، آلودگي‌ زيادي‌را موجب‌ مي‌شود.

خالقي‌ همچنين‌ از تعداد كم‌ لجن‌كش‌هايي‌ كه‌ دستشويي‌هاي‌ چادرها را تخليه‌ مي‌كنند مي‌گويد: «متاسفانه‌ تعداد لجن‌كش‌ها كم‌ است‌ و زود پر يا سرريز مي‌شود و بوي‌ تعفن‌ همه‌ فضا را پرمي‌كند و ...»

زنان‌ و كودكان‌

زنان‌ و كودكان‌ بمي‌ براي‌ تردد در شهر از امنيت‌ كافي‌ برخوردار نيستند، بعد از ساعت‌ 7 عصر درخيابان‌ها و حتي‌ اردوگاه‌ ها زني‌ ديده‌ نمي‌شود و چون‌ فاصله‌ چادرها و كانكس‌ها تا دستشويي‌ و شيرهاي‌ آب‌ زياد است‌، مشكلات‌ زيادي‌ براي‌ زنان‌ و كودكان‌ آنها به‌وجود مي‌آيد. مشكل‌ ديگري‌ كه‌ زنان‌ مستقر بم‌ با آن‌ روبرويند نداشتن‌ فضايي‌ براي‌ شست‌وشو و خشك‌كردن‌ لباس‌هاي‌ زنانه‌ است‌. پزشكي‌ كه‌ از بم‌ ديدن‌ كرده‌است‌، مي‌گويد: «بيماري‌هاي‌ عفوني‌ زنان‌ يكي‌ از تهديدات‌ جدي‌ منطقه‌ است‌ زيرا شرايط‌ اجتماعي‌ باعث‌ مي‌شود تا زنان‌ براي‌ شست‌وشو و خشك‌ كردن‌ لباس‌هايشان‌ اقدام‌ نكنند و اين‌ مساله‌ باعث‌ شيوع‌ بيماري‌هاي‌ عفوني‌ براي‌ بسياري‌ از زنان‌ شده‌ است‌.»

ياري‌دهندگان‌

شهره‌خالقي‌ با انتظار از نوع‌ امدادرساني‌ كه‌ از آغاز در بم‌ شاهد آن‌ بود، مي‌گويد: افراد و گروه‌هاي‌ بسياري‌ واقعا به‌ قصد ياري‌رساندن‌ پا پيش‌ گذاشتند اما عدم‌ هماهنگي‌ بين‌ آنها باعث‌ انجام‌دادن‌ بسياري‌ از كارهاي‌ موازي‌ شد. همچنين‌ بسياري‌ از امدادگري‌ها به‌جاي‌ همراه‌بودن‌ با منطق‌ و نياز موجود، با دلسوزي‌ و ترحم‌ همراه‌ بود واين‌ امر باعث‌ شد زلزله‌زدگان‌ بعد از يك‌سال‌ بسيار متكي‌ بار بيايند.

وي‌ همچنين‌ دليل‌ اين‌ امر را نبود فعاليت‌هاي‌ زيربنايي‌ فرهنگي‌ و آموزشي‌ مي‌داند و مي‌ گويد:الان‌ افراد مستقر در اردوگاه‌ها حتي‌ براي‌ نيازهاي‌ شخصي‌شان‌ هم‌ منتظرند تا ديگران‌ كارهايشان‌ را انجام‌ دهند درحالي‌كه‌ بايد به‌ آنها تفهيم‌ شود كه‌ خودشان‌ بايد بيش‌ از ديگران‌ براي‌ بازگشت‌ به‌ زندگي‌ عادي‌ تلاش‌ كنند.

مشكلات‌ رواني‌ و اجتماعي‌

دكتر« پ‌. رحماني‌» پزشك‌ زناني‌ كه‌ از بم‌ بازديد كرده‌ معتقد است‌، مشكلات‌ رواني‌اجتماعي‌ كم‌كم‌ در بم‌ آثار سياه‌ خود را نشان‌ مي‌ دهد. اختلاف‌هاي‌ خانوادگي‌، بي‌تفاوتي‌ مادران‌ نسبت‌ به‌ فرزندانشان‌، بيكاري‌ و ... گواه‌ اين‌ حرفند.

خالقي‌ نيز درباره‌ كارگران‌ بمي‌ كه‌ بيمه‌ نبوده‌اند و جواز كسب‌ نداشته‌اند، مي‌گويد: وضع‌ آنها خيلي‌ بدتر از ديگران‌ است‌ و با توجه‌ به‌ اينكه‌ خانواده‌هاي‌ آنها با ديگران‌ در يك‌ محيط‌ زندگي‌ كرده‌ وكمك‌ سازمان‌ها و نهادهاي‌ ديگر را به‌ زلزله‌زدگان‌ كارمند يا بيمه‌شدگان‌ مي‌ بينند، مشكلات‌ خانوادگي‌ بسياري‌ داشته‌و بسياري‌ از آنها حتي‌ كارشان‌ به‌ جدايي‌ مي‌كشد.

گرايش‌ به‌ مصرف‌ مواد مخدر نيز با توجه‌ به‌ نزديك‌بودن‌ بم‌ به‌ مرزهاي‌ ترانزيت‌قاچاق‌ مواد مخدر يكي‌ ديگر از آثار مخرب‌ بيماري‌هاي‌ رواني‌ در چنين‌ شرايطي‌ است‌.خالقي‌ و دكتر رحماني‌ هردو بر اين‌ باورند كه‌ افزايش‌ فعاليت‌هاي‌ فرهنگي‌آموزشي‌ مي‌تواند از بروز مشكلات‌ بيشتر در بم‌ بكاهد و اين‌ فعاليت‌ها نه‌ فقط‌ براي‌ زلزله‌زدگان‌ كه‌ حتي‌ براي‌ امدادرسانان‌ و ج‌پجهاي‌ فعال‌ در اين‌ زمينه‌ نيز كه‌ گاه‌ به‌جاي‌ پرداختن‌ به‌ اصل‌، به‌ رقابت‌ با هم‌ مي‌پردازند لازم‌ و ضروري‌ است‌.