مارلون براندو ستاره افسانه ای سينما روز جمعه 2 ژوئيه در سن 80 سالگی پس از مدتها بيماری در بيمارستانی در لس آنجلس درگذشت.

پوريا ماهرويان- بي بي سي - جمعه 12 تير 1383- 2 ژوئيه 2004

او در سال 1924 در ايالت نبراسکا به دنيا آمد. مادرش الکلی بود و پدرش زنباره ای که در کودکی خانواده اش را ترک گفت.

براندو مدتی مدرسه نظامی رفت و بعد به کارهای مختلفی مشغول شد و نهايتا برای شرکت در کلاسهای بازيگری راهی نيويورک شد و نزد استادش، استلا آدلر متد استانيسلاوسکی را آموخت.

مدتی بعد براندو به مدرسه بازيگری "اکتورز استوديو" که اليا کازان آن رامی چرخاند، راه پيدا کرد و در آنجا زير نظر لی استراسبرگ متد اکتينگ( روشی که بازيگر برای اجرای نقش بايد مدتی آن نقش را زندگی کند) را تکميل کرد.

اوپيشکسوت سبکی معروف به "متدی" بود که بلافاصله پس از او بازيگرانی مانند جيمز دين و مونتگومری کليفت و سالها بعد پل نيومن، داستين هافمن و رابرت دونيرو با درخشش خود اين سبک را در سينمای آمريکا تثبيت کردند.

بازی او در نقش استنلی کووالسکی در نمايش اتوبوسی به نام هوس نوشته تنسی ويليامز و به کارگردانی اليا کازان در سال 1947 او را به يکی از بازيگران معتبر صحنه تئاتر آمريکا تبديل کرد.

نخستين حضور براندو بر پرده سينما بازی در فيلم مردان ساخته فرد زينه مان در سال 1950بود. او برای آماده کردن نقشش در اين فيلم بيش از يک ماه خود را در بيمارستان بستری کرد. کاری که از ديد بسياری از بازيگران مجرب آن دوران مانند لارنس اليويه يا کلارک گيبل حماقت محض محسوب می شد.

براندو در سال 1952 در نسخه سينمائی نمايشنامه اتوبوسی به نام هوس در کنار ويوين لی بازی کرد که به عنوان يکی از بهترين آثار سينمائی آمريکا شناخته می شود.

او در سالهای دهه 1950 در کنار جيمز دين و مونتگمری کليفت به يکی از ستاره های مشهور هاليوود بدل شد.

شهرت او در سالهای پايانی دهه 1960 کمی افول کرد اما در دهه 1970 با درخشش در فيلم پدرخوانده بار ديگر نامش بر سر زبانها افتاد.

اما مهمترين نقشی که در ابتدای فعاليت سينمائی اش بازی کرد فيلم در بارانداز ساخته اليا کازان بود که نخستين اسکار را برای براندو به ارمغان آورد.

اما بازی درخشان براندو در فيلم پدرخوانده در سال 1972 شايد ماندگارترين نقش سينمائی باشد که يک بازيگر در طول تاريخ سينما بازی کرده است.

فرانسيس فورد کاپولا کارگردان پدرخوانده برای متقاعد کردن تهيه کنندگان فيلم برای انتخاب براندو تلاش زيادی کرد چرا که عقيده داشتند زمان اين بازيگر ديگر گذشته است.

براندو برای بازی در اين نقش دومين اسکار را بدست آورد که به نشانه اعتراض به نوع به تصوير کشيدن سرخپوستها درهاليوود، از پذيرفتنش سر باز زد و به جای خود يک دختر سرخپوست را برای گرفتن جايزه به روی صحنه فرستاد.

پس از پدرخوانده دوباره نام براندو در جهان سينما مطرح شد. پس از اين بود که براندو در فيلمهای مطرحی مانند آخرين تانگو در پاريس، اينک آخر الزمان و آبگيرهای ميسوری بازی کرد.

نقش کوتاه او در انتهای فيلم اينک آخرالزمان نيز از به ياد ماندنی ترين نقشهای تاريخ سينماست.

براندو برای بازی در نقش کوتاهی در فيلم سوپرمن بالاترين دستمزد آن زمان را گرفت.

در سال 1991 يکی از يازده فرزند براندو به جرم قتل دوست خواهرش به پنج سال زندان محکوم شد.

مدتی پيش مجله Premiere چاپ آمريکا، در يک رای گيری نقش دون کورلئونه( با بازی براندو) در فيلم پدرخوانده را به عنوان ماندگارترين شخصيت تاريخ سينما برگزيد.

براندو يک بار هم در مقام کارگردان در پشت دوربين قرار گرفت. اين فيلم سربازهای يک چشم نام داشت که در سال 1961 ساخته شد.

در آخرين فيلم، براندو داشت نقش خودش را بازی کرد. نام اين فيلم که به تازگی ساخته شده است برادوی : عصر طلائی است.

براندو هفت بار نامزد دريافت اسکار شد که اين دوبار به او تعلق گرفت.

 

تعدادی از فيلمهای مطرح براندو

در بارانداز
اتوبوسی به نام هوس
زنده باد زاپاتا
وحشی
جوليوس سزار
دزيره
شورش در کشتی بونتی
تعقيب
سايونارا
کنتسی از هنگ کنگ
پدرخوانده
آخرين تانگو در پاريس
آبگيرهای ميسوری
اينک آخر الزمان

 

 

 

شاهزاده سينما در هشتاد سالگى

http://www.iraninstitute.com/iran/

مترجم: شيلا ساسانى نيا ـ منبع: بى. بى. سى و تايمز آن لاين

مارلون براندو مثال عينى اين گفته معروف اف اسكات فيتز جرالد است: «در فرهنگ آمريكا نمايش دومى وجود ندارد و همه در تلاش براى بازى در پرده اول و مطرح شدن در زمره «بهترين» ها هستند.» براندو و چهره درخشان دنياى بازيگرى در هاليوود كه اين روزها كم كارتر از سابق است، هفته گذشته هشتاد ساله شد، اما همچنان غولى افسانه اى و خستگى ناپذير در فرهنگ اين كشور به شمار مى رود. ممكن است به عقيده بسيارى براندو جذابيت فيزيكى خود را در صحنه از دست داده باشد و يا به خاطر دوستى با شخصيت نه چندان خوشنامى همچون مايكل جكسون به تمسخر گرفته شده باشد، اما او همچنان در نظرسنجى مردم از بهترينهاى تاريخ سينما، در صدر است و در اين عرصه پيشتاز و پرچمدار به شمار مى آيد. به گفته بسيارى، براندو دهه ها پيش استعداد، چهره و وجهه خود را به هدر داده بود، اما با اين حال همچنان در عصر حاضر در حيطه بازيگرى صاحب سبك و بانفوذ است و چه بپذيريم و چه نپذيريم ميراث او براى نسلهاى بعد همچنان ماندگار خواهد ماند.

سال گذشته پزشكان از مجموعه اى از مشكلات و بيماريهاى قلبى براندو خبر داده بودند و گفته مى شود او امسال در تدارك براى برگزارى يك مراسم خاكسپارى بى عيب و نقص و بسيار آبرومندانه براى خود است. او از همسايه ديوار به ديوار خود جك نيكولسون خواهش كرده است سردسته عزادارانش باشد و وصيت كرده است خاكسترش را در جزيره كوچكى در تاهيتى كه مالك آن است، پخش كنند. رفتارها و گفته هاى عجيب و غريب او كه به اعتقاد بسيارى از سر فروتنى است، زبانزد خاص و عام است و همه به ياد دارند كه او همواره اصرار مى كرد يك ستاره سينما فرد مهمى نيست و گفته بود «فرويد، گاندى، ماركس و آدمهايى از اين دست مهم هستند. بازيگرى يك كار حوصله سر بر، بچه گانه و بى جاذبه است.» براندو على رغم آنكه در سالهاى اخير به نوعى به حس خودكم بينى و انزجار شخصى مبتلا شده بود (همين امر باعث شد در حاشيه و نوعى انزواى خودخواسته فرو رود)، بى شك بر بازيگرى قرن بيستم تأثيرگذار بوده است. او كه در كارگاه معروف سينمايى «آكتورز استوديو» نيويورك در كنار بازيگران معروف ديگرى همچون جيمز دين و پل نيومن آموزش بازيگرى ديد، خود بعدها سبك بازيگرى متوديست را بيش از پيش رواج داد؛ سبكى كه استانيسلاوسكى پايه گذار آن بود و براندو همواره خود را يكى از سرسپردگان او مى دانست. واقع گرايى آشكار، بداهه گويى و غرق شدن در نقش، مشخصه هاى بارز اين مكتب جديد بازيگرى بودند و براندو با چهره جذاب و بازى درخشان خود شاهزاده جوان اين سبك بود. نقشهاى فراموش نشدنى او در دهه نخست بازيگرى در فيلمهايى همچون «وحشى» و فيلم برنده اسكار «در بارانداز» همچنان در طول اين سالها قداست ويژه خود را براى نسل جديد بازيگران و مريدان او حفظ كرده اند و اين چنين است كه يك شخصيت به اسطوره اى در فرهنگ يك كشور مبدل مى شود.

در گذر همه اين سالها نفوذ و جاذبه وجودى براندو بسيارى از نوچهرگان هاليوود را تحت تأثير خود قرار داده است و بى دليل نيست كه آل پاچينو او را «خداى بازيگرى» خوانده و در توصيف او گفته است: «براندو همه چيز دارد و مهمتر از همه آن استعداد درخشان را. ابزارى كه او در طول همه اين سالها سرپا نگه داشته.»

نخستين تجربه بازيگرى براندوى جوان به فيلم «مردان» در سال ۱۹۵۰ باز مى گردد؛ فيلمى كه براندو ۲۶ ساله در آن نقش يك افليج را ايفا مى كرد و گفته مى شود براى تمرين نقش خود يك ماه تمام در يك بيمارستان خوابيده بود. يك سال بعد او تمرين خود را براى بازى در نقش استنلى كوالسكى در فيلم «اتوبوسى به نام هوس» آغاز كرد و اين بار براى بازى درخشان خود در كنار ويويان لى موفق به كسب نخستين نامزدى خود در اسكار شد. ايفاى نقش مشت زنى به نام «ترى مالوى» در فيلم «در بارانداز» نخستين جايزه اسكار را در سال ۱۹۵۴ براى براندو به ارمغان آورد و از همان زمان بود كه شهرت اين بازيگر حرفه اى دوچندان شد. عطش شهرت و وسوسه صعود به قله بازيگرى نقشهاى جنجال برانگيزترى را در فيلمهاى آدمها و عروسكها (۱۹۵۵) و شيرهاى جوان (۱۹۵۸) براى اين بازيگر مستعد آفريد و در حقيقت با فيلم «شيرهاى جوان» و بازى در نقش يك افسر نازى بود كه براى پنجمين بار نامزد اسكار شد. با اين حال، چه براى براندو و چه براى انبوه هوادارانش هيچ نقشى به يادماندنى تر از دن كورلئونه در فيلم هميشه محبوب «پدرخوانده» نبوده و نيست، نقشى كه دومين جايزه اسكار را براى او به ارمغان آورد. او با اين فيلم پدرخوانده متوديست لقب گرفت، اما متأسفانه قداست سينمايى او طى دو دهه اخير با ايفاى نقشهايى ضعف تر خدشه دار شد و شم بازيگرى او به زير سؤال رفت. تلاطم حرفه اى براندو در حقيقت از دهه شصت آغاز شد و بازى در بازسازى فيلم «شورش در كشتى بونتى» در سال ۱۹۶۲ به وجهه او لطمه زيادى زد. «شهرت همواره پولساز نيست» و اين فيلم تجسم عينى اين گفته بود. فيلم ياد شده حتى به اندازه نيمى از بودجه ساخت خود سود نكرد و شكست سينمايى سختى بود كه بسيارى از هواداران اين بازيگر محبوب را سرخورده كرد. به دنبال ايفاى نقشى جنجالى در فيلم «آخرين تانگو در پاريس» براندو تقريباً بازى در نقشهاى طراز اول را كنار گذاشت و رهسپار همان راهى شد كه بسيارى از ستارگان دوران طلايى هاليوود پيش از او آن را طى كرده بودند: پول و نامى كه هاليوود از او براى استفاده در فيلمهايش مى خواست و برچسبى از يك شهرت ديرينه كه فروش و سودآورى كمپانى هاى بزرگ فيلمسازى را تضمين مى كرد. بيش از هر چيز ديگر شايد اخلاق و رفتار غير قابل پيش بينى و دمدمى مزاجى براندو بود كه تا حد زيادى بر حرفه بازيگرى او تأثير گذاشت. در ميانسالى و سرشار از غرور بازيگرى براندو از حفظ كردن متن بازى سر باز مى زد تا آنجا كه براى بسيارى از كارگردانان غير قابل تحمل مى شد. او در آخرين فيلم درخشان خود «اينك آخرالزمان» تقريباً هيچ آمادگى اى نداشت، به طورى كه كاپولا به ياد مى آورد: «واقعاً نمى دانست به جاى نقشش چه بگويد. او بازيگر خارق العاده اى است، اما حقيقت اين است كه مثل يك بچه رفتار مى كند. تنبل است و از كار بدش مى آيد. او همچنين از حضور در جمع مى ترسد و خيلى زود خجالت مى كشد.» پس از فيلم «اينك آخرالزمان» نام براندو تقريباً آن شكوه سابق خود را از دست داد و در عوض تداعى گر نقشهاى نه چندان درخور وى و سطحى تر و تجارى تر شد. براندو اين روزها هم خبرساز است، اما نه در عرصه سينما، بلكه به خاطر ماجراهاى عامه پسندتر و يا در زندگى خصوصى. در سال ۱۹۹۱ پسر بزرگ براندو كريستيان به خاطر قتل نامزد خواهر ناتنى اش به ۵ سال حبس محكوم شد. «Cheyenne» دختر براندو نيز كه سابقاً به مواد مخدر معتاد بود، در سال ۱۹۹۵ خودكشى كرد. براندو در تمامى جلسات محاكمه پسرش حامى و همراه او بود و در اين راه خرج بسيارى كرد كه به گفته خودش، او را به مرز ورشكستگى كشاند.

براندو سركش و مستعد هفته گذشته پا به هشتاد سالگى گذاشت و على رغم ضعف جسمى و اضافه وزن و شكستهاى پى در پى در انتخاب نقشهاى سينمايى اش در سالهاى اخير همچنان افسون بازيگرى خود را حفظ كرده است و بزرگ ترين بازيگر زنده آمريكا تلقى مى شود. او زمانى درخشان ترين، جسورترين و خوش سيماترين بازيگر هاليوود بود كه براى كسب هر يك از اين عنوانها بهاى زيادى پرداخت كرد و حال فرقى نمى كند كه درباره اش چه بگويند و چه بنويسند: مارلون براندو همچنان بى همتا و اسطوره اى در تاريخ سينماى آمريكاست.

 

كتاب گفت و گو با براندو

منبع:ايران فرهنگ

گرابل ، لارنس : گفت و گو با براندو

مترجم : اميرهوشنگ هاشمي

تهران : انتشارات كتاب پنجره ، 1999 - چاپ اول‌

اين كتاب، حاصل ده روز گفت و گوي «لارنيس گرابل» با «مارلون براندو» در جزيره شخصي او واقع در تاهيتي است. «براندو» در اين گفت و گوها درباره زندگي، مرگ، عشق، زن، سياست، پيري، سرخ پوستان و البته سينما و بازيگري صحبت مي كند. در پايان كتاب، فيلم شناسي «براندو»، به همراه تصاويري از فيلم هاي وي به چاپ رسيده است.