مسائل امروزى مطرح در مبارزات زنان آلمان 

شيرين جزايرى – رادیو آلمان ‑  جمعه 22  خرداد 1383- 11 ژوئن 2004

 

 جنبش جديد زنان در آلمان تاريخ سى ساله پرفراز و نشيبى را پشت سر گذاشته است. آگاهى به لزوم مبارزه مشترك براى اعاده حقوق زنان و رفع تبعيض جنسى در محيط كار بدور از اختلافات سطح فرهنگى و درجه شغلى، مبارزه عليه سوء استفاده جنسى و خشونت عليه زنان در خانواده و جامعه، تلاش براى كسب حق قانونى سقط جنين و غيره از جمله موضوعات عمده مورد توجه اين جنبش در سال هاى اخير بوده اند.

 

  جنبش زنان در اين دوره تاريخى  در زمينه ايجاد صلح و عليه جنگ  هاى موجود شركت فعال داشته است.  هر چه اين جنبش وسيع تر و شركت گروه هاى مختلف زنان در آن بيشتر شد، به همين نسبت  اختلاف نظرها هم افزون گشت. به فمينيست هايى كه در سال هاى شصت در گروه هاى چپ فعال بودند و به تبعيض جنسى در ميان گروه هاى خود نيز پى بردند، اين اتهام زده مى شد كه اگر به مسائل جنسى و روانى زنان بپردازند، غير سياسى عمل كرده اند. 

 

تاريخ جديد جنبش سى ساله زنان با خود دستاوردهاى زيادى را نيز به همراه آورده است. زنان گروه هاى خوديارى را بوجود آوردند. در سال هاى ميانى و آخرين دهه هفتاد اولين كتاب فروشى ها، روزنامه ها، انتشارات، استراحت گاه هاى زنان پايه گذاشته شدند. اولين خانه هاى امن و مراكز كمك رسانى به زنان تأسيس گرديدند. فستيوال هاى فيلم زنان و دانشگاه هاى مخصوص آنان بوجود آمدند. مسئله زن، جسم او و سكس به طور علنى به بحث گذاشته شد. اين باعث شد كه نگرش جديدى درباره  مسئله خانواده و شريك زندگى بوجود آيد. به موضوع  خشونت عليه زنان در خانواده و جامعه و سوء استفاده جنسى  بويژه از دختران بطور علنى پرداخته شد. مسئله اعمال زور و قدرت مردان در خانواده و در جامعه به بحث گرفته شد. جنبش زنان به اين آگاهى رسيد كه احتياج به نمونه ها و ايده آل ها دارد. دانشجويان و روزنامه نگاران فمينيست به جستجوى زنان مبارز در تاريخ پرداختند. به اين معنى  بررسى  تاريخ با نگاهى دوباره و  پژوهش  درباره تشكل هاى زنان آغاز گشت.

خانم ايرنه فرانكن كه ۵۲ سال دارد  يكى از تاريخدانان فمينيست شهر كلن در آلمان و از فعالان و مبارزان حقوق زنان اين كشور است. تا به حال چندين كتاب از وى   در زمينه فعاليت ها و جنبش هاى زنان منتشر شده است . از جمله اين كتاب ها مى توان از «به چه دست يافته ايم؟: پژوهشى درباره دستاوردهاى جنبش زنان»، «اسطوره برابرى: تاريخ بدون زنان و با زنان»، «تعقيب زنان خردمند به نام جادوگر» و غيره نام برد.  وى از بنيان گذاران «اتحاديه تاريخ زنان شهر كلن» است  و در پروژه هاى مختلف زنان اين شهر فعال مى باشد. خانم فرانكن  در گفتگو با راديو دويچه وله  به برخى از پرسش ها در زمينه جنبش هاى زنان پاسخ گفته است.

 

او در جواب اين سوال كه آيا مى توان امروزه نيز از جنبش زنان سخن راند،  مى گويد: «به نظر من امروز ما مى توانيم از جنبش هاى زنان صحبت كنيم. قبلا شايد اين تصور موجود بود كه زنان احتياجات مشابهى را دارند ولى در طول اين سى ساله نشان داده شده كه آنان در دوره هاى مختلف زندگى و به نسبت وضعيت خود، احتياجات و اميدوارى هاى گوناگونى را دارا مى باشند. به همين جهت به نظر من از يك جنبش زنان واحد نمى تواند صحبت به ميان باشد ولى مى توان از زنان زيادى سخن گفت كه در جنبش هاى مختلف فعال هستند و براى بهبود وضعيت خود و ديگر زنان مبارزه مى كنند.»

 

او درباره موضوعات اصلى جنبش هاى زنان در آلمان چنين مى گويد: « مهمترين موضوع هنوز هم عدم برابرى حقوق اقتصادى زنان است. براى نمونه هنوز هم  به كارمندان زن در مقابل كار مساوى كمتر از همكاران مردشان  حقوق پرداخت مى شود. اين موضوع گاهى حتى  به تقليل يك سوم  حقوق مى رسد. هنوز هم اعمال خشونت در مورد زنان بويژه خشونت جنسى يكى از موضوعات مطرح در جامعه است.  زنان در تشكيلات مستقل خود عليه اين مسئله و همينطور بالا بردن سطح آگاهى عمومى نسبت به اعمال خشونت جنسى در مورد دختران جوان مبارزه مى كنند.  مسئله ديگر بسيار با اهميت استفاده از تصوير زن به عنوان يك كالاى جنسى  است.  در اينجا احساس مى شود عليرغم مبارزه طولانى در اين باره ما هنوز موفق نبوده ايم. زن هنوز هم مثلا در تبليغات به عنوان ابزار و  كالا مورد سوء استفاده وسيع قرار مى گيرد.

 

خانم فرانكن درباره دستاورد جنبش زنان مى گويد:  «من فكر مى كنم ما در زندگى روزمره به بسيار چيزها دست يافته ايم كه امروزه به عنوان امرى بديهى پذيرفته مى شوند. مثلا اينكه مردان نمى توانند  كار خانه را امرى  فقط مربوط به زنان قلمداد كنند. زنان به اين آگاهى رسيده اند كه به عنوان اعضاى فعال زندگى اجتماعى،  شايد كارهايى را بهتر از مردان انجام مى دهند.  اين امر ديگر در جامعه پذيرفته شده كه زن به عنوان مادر به تنهايى زندگى كند و به تربيت فرزندش بپردازد، اجازه كار بدون در نظر گرفتن عقيده همسرش را داشته باشد،  تجاوز و اعمال خشونت به زن در زندگى زناشويى مورد بازخواست قرارگيرد،  زنان حق داشته باشند به لذت جنسى و جسم خود بدون احساس شرم بپردازند و فقط به عنوان ابزارى براى ارضاى جنسى مرد در زندگى مشترك حضور نداشته باشند، تحقيقات مسائل زنان آغاز و به زنان مبارزى پرداخته شود كه در طول تاريخ براى حقوق خود شركت فعال كرده اند، اين ها همه از دستاوردهاى جنبش زنانند.»

 

ايرنه فرانكن درباره شرايط كار زنان مى گويد: «در زندگى كارى بخش هايى وجود دارند كه زنان بطور مستقيم مورد تبعيض اقتصادى قرار نمى گيرند يعنى حقوق ماهيانه كمترى دريافت نمى كنند، براى نمونه در مورد معلم ها،  اما هنوز مى توان در آنجا از موارد تحقير جنسى آنان سخن گفت. زنان فقط ده درصد كادر علمى دانشگاه ها را تشكيل مى دهند و اين به نسبت تعداد زنان تحصيل كرده  بسيار پايين است. در زمينه تحصيل دررشته هاى تكنيكى مى بينيم كه دختران جوان كمتر به آن مى پردازند. مشاغلى مثل كار در آرايشگاه و منشيگرى  به شكل سنتى عمدتا مورد توجه دختران است و بر خلاف آن كار با  كامپيوتر و فعاليت در رشته هاى  تكنيكى و مهندسى در درجه اول كارى مردانه است. هنوز فقط هشت درصد از كادر مديران را زنان تشكيل مى دهند. مى بايست براى رفع  اين تبعيضات هنوز هم مبارزه  كرد.»