خودسوزی زنان و دختران تاجيک

زرينه خوشوقت - در دوشنبه – بي بي سي - دو شنبه 4 خرداد 1383- 24 مه  2004

 

 

در باره خودکشی زنان از طريق خودسوزی در تاجيکستان ارقام دقيق وجود ندارد. زيرا به گفته مقامات دولتی بيشتر والدين و پيوندان آنهايی که دست به خودسوزی می زنند، با توجه به احتمال به دادگاه کشيده شدن قضيه و همچنين برای پرهيز از انگشت نما شدن در جامعه اين موضوع را پرده پوشی می کنند.

در بيشتر موارد خودسوزی، زنان و دختران جان خود را از دست می دهند و هرچند در برخی موارد آنها زنده می مانند، ولی مشکلات و رنج زياد می بينند.

مرکز درمان بيماريهای سوختگی بدن

آمبولانسی با شتاب به سمت مرکز درمان سوختگی شهر دوشنبه حرکت می کند. مرکزی که تنها محل معالجه بيماران سوختگی در شهر است. بازديد از اين مرکز اعصاب محکم می خواهد، زيرا ديدن بعضی از صحنه های داخل بيمارستان واقعا رعشه آور است. پزشکان بيمارستان می گويند در اکثر اوقات بيماران اين مرکز را کودکان زير 10 سال که دچار سوختگی شده اند تشکيل می دهند. اما بعضا پزشکان اين بيمارستان افرادی را هم معالجه می کند، که خودسوزی کرده اند.

به گفته عليشير عمراف، يک مسئول اين مرکز افرادی که دست به خودسوزی زده اند، بدون استثنا همگی زن و دختر هستند: "مرکز بيماريهای سوختگی تنها مرکزی است که مريضان را از شهر دوشنبه و نواحی حومه آن قبول می کند. همه ساله حدود 600 نفر از افرادی که به دلايل مختلف می سوزند، مرکز ما آنها را پذيرايی می کند و از اين تعداد 35 تا 40 درصد آنان زنانی هستند که خودسوزی کرده اند. بيشتر اين زنان از نواحی تورسونزاده، وحدت، فيض آباد و رودکی می باشند."

از آقای عليشير خواهش کردم تا برخی از زنان و دخترانی را که اخيرا دست به خودسوزی زده اند، به من معرفی کند. من خلعت سفيد به تن کرده و با عليشير عمراف وارد اطاق زخمبندی شدم. زنی منتظر بست و بند جراحاتش بود. آقای عمراف گفت که اين زن از يک سال و سه ماه پيش در بيمارستان بستری است و در نتيجه اختلافات خانوادگی دست به خودکشی زده است.

من جريان نواربندی جراحتهای اين زن را مشاهده کردم. او فيضيگل نام دارد و آن گونه که عليشير عمراف گفت، آتش به پرده های صوتی و صدای وی نيز اثر گذاشته است. صحبت با خود فيضيگل نيز اين حقيقت را آشکار کرد:

سؤال: "وقتی شوهر کردی چند سالت بود؟"
پاسخ: "شانزده سال"
سؤال: فرزند داری؟"
پاسخ: "آره، يک پسر دارم."
سؤال: "برای چه خودسوزی کردی؟"
پاسخ: "شوهرم آدم بدی بود."
سؤال: "شوهرت حالا کجاست؟"
پاسخ: "در روسيه است."
سؤال: "آيا با خواهش خود عروسی کردی؟"
پاسخ: "نه، پدر و مادرم خواستند با او عروسی کنم."
سؤال: "حالا اگر شوهرت از روسيه بازگردد، با او زندگی خواهی کرد؟"
پاسخ: "نه، وی آدم بدی است. ضرب و شتم می کند."
سؤال: "آيا برای همين خودسوزی کردی؟ چرا به خانه والدينت نرفتی؟"
پاسخ: "وضع زندگی پدر و مادرم بد است."
سؤال: "تو تصميم گرفتی که بعد از حالت به شدن کاری پيدا کنی؟"
پاسخ: "اگر حالم بهتر شد البته کاری پيدا خواهم کرد. زيرا فرزندی دارم که بايد او را بزرگ کنم."

عوامل خودسوزی چيست؟

اما چرا برخی از زنان و دختران دست به خودسوزی می زنند و خود را به دردهای جانکاه و مشقت بار گرفتار می کنند؟ گلجهان باباصادقوا، رئيس سازمان غيردولتی موسوم به «زنان تحصيل ديده» می گويد برخی از افرادی که دست به چنين عمل می زنند، بيماری روانی دارند: "البته خودسوزی اين يک داغ جامعه ماست. برخی از زنانی که به اين کار دست می زنند، مريضی روانی دارند ولی شمار ديگر زنان را خشونت به خودسوزی می رساند. ولی من مطمئنم که زنان در مقايسه به مردان با اراده تر هستند و آنها می توانند از اين کار دست کشند و دشواريهای خود را با راههای ديگری حل بکنند. جمعيت ما نيز برای کمک به چنين زنها آماده است."

اما عليشير عمراف، پزشک مرکز درمان سوختگی بر اين عقيده است که در بيشتر موارد زنان و دختران در وضعيت طاقت فرسا قرار می گيرند و از ناچاری به اين عمل فجيع اقدام می کنند: "چند مورد خودسوزی را ما در ناحيه حصار مشاهده کرديم. همچنين در استان ختلان سه روز پيش نوعروس خود را آتش زد و شوهرش هم از آتش ضرر ديده است. و 90 درصد بدن اين نوعروس سوخت و وی فوتيد. دلايل اصلی خودسوزی در ميان زنان را ما پزشکان در مشکلات اقتصادی خانواده های اين زنان و همچنين مناسبت شوهر به زن و مادرشوی به عروس می بينيم. از سوی ديگر، برخی از زنانی که دست به خودکشی می زنند، زنان بی سواد هستند و اگر مدنيت اين زنها کاسته نباشد آنها اين کار را به خود روا نمی دانند."

پيامدهای خودسوزی

پزشکان مرکز درمان سوختگی در شهر دوشنبه می گويند جراحات سوختگی برای سلامت انسان عواقب ناگواری را به بار می آورد. به عقيده آنها مشکلات روانی نيز تا آخر عمر دامنگير افرادی خواهد بود که دست به خودسوزی زده اند. بازپروری زنان و دخترانی که از خودسوزی آسيب ديده اند، خيلی مشکل است و آنها معمولا به خاطر آن کارشان انگشت نمای مردم می شوند.

گلجهان باباصادقوا در اين باره می گويد: "اکثر مردم به زن اشاره کرده می گويند که اين کار شرمندگی است. ولی من فکر نمی کنم که ما بايد هميشه به زنان اشاره کنيم و هر چيزی را که مربوط به هر دو جنس هست، به دختران ممنوع کنيم. اگر ما زنان را در جامعه زير فشار هميشگی نگاه داريم و از اوان کودکی همچنين حقوق وی را نقض کنيم اين کار نادرستی است."

روان شناسان می گويند که بازپروری زنان و دخترانی که دست به خودسوزی زده اند، خيلی طولانی و دشوار است. به گفته پزشکان مرکز درمان سوختگی شهر دوشنبه در برخی موارد چنين افراد تا يک سال و گاها حتی بيشتر از آن در اين بيمارستان مداوا می شوند.

در مرکز درمان سوختگی برخورد پدرانه يک پزشک سالمند با زنی را که بر اثر خودسوزی از يک سال پيش تا کنون در اين بيمارستان بستری است، مشاهده کردم. اين پزشک با لحنی آرام بخش با اين زن صحبت می کرد و از آن که جراحات اين زن روز به روز رو به بهبودی است، خبر می داد. چنين به نظر می رسد که پزشکان هنگام بند و بست زخمهای مريضان رفتار ويژه ای دارند، زيرا به گفته برخی از پزشکان هرچند برای اين بيماران داروی بی حس کننده می دهند، با وجود آن بيماران درد جانکاهی را احساس می کنند.

ولی خودسوزی برای يک فرد مشخصا چه عواقبی را در پی خواهد داشت؟ عليشير عمر اف، پزشک مرکز درمان سوختگی می گويد: " يک دختر 21 ساله در اين مرکز هست که از 9 ماه پيش بدين سو در اين جا به سر می برد. وی با بنزين خودسوزی کرده و 97 درصد بدنش سوخته است. حالا حالش بهتر است اما داغهايی که از آتش در بدن وی مانده است، برای هميشه باقی خواهد ماند."

سؤال: "سبب خودسوزی او چيست؟"

پاسخ: "دعوا با معشوقش."

سؤال: آيا معشوقش به عيادتش می آيد؟

پاسخ: "روزهای اول می آمد، ولی حالا نه. زنهايی که عمدا خودسوزی کرده اند، برای هميشه مواجه مشکلاتی خواهند بود. اين مريضان هر سه ماه به بيمارستان می آيند و بيشتر آنها مجددا به عمل جراحی نياز دارند. فکر شخصی من آن است که آن زنانی که به اين کار دست می زنند، بيشترشان اختلال روانی دارند."

آقای عمراف می گويد همچنين از ميزان مصونيت اين افراد کاسته می شود و آنها توانايی مقابله با بيماريهای واگير و ديگر بيماريها را از دست می دهند.

نگاه جامعه به افراد خودسوخته

از سوی ديگر، بيشتر زنان و دخترانی که دست به خودکشی می زنند، توسط اشخاصی در جامعه مورد اهانت قرار می گيرند. از اين رو به عقيده برخی از صاحب نظران بازپروری چنين زنان و دختران و بازگشت آنها به حيات معمولی عمدتا به نحوه برخورد پيوندان و مردم اطراف با بيمار بستگی دارد.

مردی که دخترش بر اثر شکنجه از سوی شوهرش دست به خودسوزی زده و برای هميشه معلول مانده است، به اين بيمارستان به عيادت دخترش آمده است. او را يک نبيره اش همراهی می کرد. اين مرد می گويد که دختر خود را چند سال پيش اجبارا به مردی به زنی داده بود. او گفت که اکنون از اين عمل خود پشيمان است.

بيشتر شهروندان تاجيک از جمله جوانان می گويند که به آن عده از افرادی که مشکلات زندگی خود را می خواهند از راه خودکشی حل کنند، توجه ندارند. زيرا به گفته آنها چنين افراد هم زندگی خود و هم حيات پيوندانشان را با دشواريها مواجه می کنند.

بيشتر جوانان تاجيک بر اين نظرند که اکثر موارد خودسوزی زنان و دختران در تاجيکستان در روستاهای اين کشور رخ می دهد. زيرا به عقيده آنان دختران در روستاهای تاجيکستان بيشتر مورد خشونت و تحقير قرار می گيرند و مشکلات روزگار نيز در روستاها بيشتر به نظر می رسد. همچنين به عقيده آنها بيشتر دختران روستايی از حقوق خود آگاهی ندارند. به انديشه عده ای از جوانان شهر دوشنبه موارد ازدواج اجباری دختران نيز در مناطق دورافتاده بيشتر مشاهده می شود.

اما مادران و پدران در تاجيکستان تا چه اندازه به نظرات و خواهشهای فرزندان خود، بويژه دختران اهميت قايلند؟ به عقيده برخی از والدان، فرزندان نبايد زير فشار نزديکان قرار بگيرند، زيرا حق انتخاب شغل به مانند حق انتخاب زن يا شوهر بايد به خود آنها واگذار شود.

پادافراه واداشتن به خودسوزی

اما چرا آن عده از افرادی که زنان و دختران را به خودکشی وامی دارند، بی مجازات باقی می مانند؟

تاتيانا بازيکوا، صاحبنظر در مسايل حقوقی می گويد مشکل اصلی بی مجازات ماندن چنين افراد آن است که در بيشتر موارد خودکشی يا خودسوزی پدر و مادر و پيوندان با بيم از آن که در ميان ازدحام شرمسار خواهد شد، از افشای علت اصلی حادثه خودداری کرده و حادثه خودسوزی را يک تصادف عنوان می کنند.

خانم بازريکوا گفت: "اگر به آمار موارد خودکشی در تاجيکستان نظر کنيم ارقام رسمی در اين زمينه خيلی ناچيز است. طبق ماده 109 قانون کيفری يا جزای تاجيکستان افرادی که کسی را به حد خودکشی رسانده اند، بايد مجازات شوند. ولی آن که آمار رسمی در باره مجازات چنين افراد اندک است، بدان معنی نيست که کارمندان نهادهای انتظامی در اين رابطه فعاليت نمی کنند، بلکه دليل اصلی آن است که موارد زياد خودکشی به سبب سرپوش گذاشتن روی اين موردها و معرفی آنها چون تصادف بازرسی نمی شود."

تاتيانا بازريکوا افزود از اين رو مبارزه برای جلوگيری از بروز اين موارد نيز در تاجيکستان دشوار است و بيشتر افرادی که زنان و دختران را با رفتار و اعمال خود به چنين اقدام وامی دارند، بدون مجازات می مانند.

ولی از سوی ديگر، آيا در زمان ما جايز است که به خاطر يک دعوای خانوادگی و يا گريز از حل مشکلات اجتماعی دختران و زنان دست به خودسوزی بزنند؟ يا بهتر آن است که برای حل آن مشکل از امکانات و وسايل تازه ای که به وجود آمده استفاده شود تا در نهايت پشيمانی به بار نياورد.