بازگشت به صفحه اول

 

اروپا در برابر وضعیت وخیم عراق

لوموند 11 ماه مه 2004

برگردان - دو نون

 

در کنار جان پیر رافرن ( نخست وزیر فرانسه ) که ساکت و صامت نشسته رئیس شورای ایتالیا – سیلوی برلوسکنی- از حمایتی که دولت خود برای مداخله ی آمریکا در عراق انجام داده دفاع کرد. او چهار شنبه 5 ماه مه به هنگام ملاقات خود در پاریس گفت «ما در عراق هستیم دقیقا برای همان ماموریت که در کوسوو» افغانستان و در خیلی از جاهای دیگر بوده ایم «آنجا که برای ضعفا مشگلات وجود دارد. این یک ماموریت بشردوستانه است که ما با دقت کامل ان را انجام می دهیم. ما در عراق هستیم تا در تغییر و تحول یک جامعه شرکت کنیم ، اجتماعی که برای رسیدن به یک دمکراسی واقعی دوران دیکتاتوری عجیبی را پشت سر گذاشته است ».

 

اگر پاریس و رم درتصویب طرح ابراهیمی توافق دارند - طرحی که یک دولت موقت در بغداد تشکیل می دهد و خواستار بازگشت حاکمیت کامل عراق به عراقی ها بعد از30 ژوئن می باشد- ولی مواضع این دو کشور با هم بسیار متفاوت است. این مواضع انعکاسات خود را در درون اروپای واحد در برابر شکست عراق بوجود می آورد.

 

همه ی اروپا ئی ها بر این مسئله واقفند که ناتوانی آمریکا ئئ ها برای برقراری حد اقل امنیت – خطرات مربوط به بی ثباتی در منطقه – تهدیدی را بوجود می آورد که غیر قابل اجتناب است. با وجود این آنها قادر نیستند بر روی رفتاری هم آهنگ به توافق برسند. فاصله بین کشورهائی که با جنگ درعراق مخالف بودند و آنهائیکه در جنک شرکت کرده اند زیاد است و این فاصله با گسترش اروپا بیشتر و بیشتر می شود.

 

بدون شک فرانسه و آلمان مخالفین مداخله ئ نظامی – فقط در چارچوب اعضای اروپای واحد – وضعیت بهتری نسبت به چند هفته قبل دارند. با پیروزی جزه لوی زاپاتروی سوسیالیست در اسپانیا تقویت شده اند. حتی در کشورهائی که دولتهای آنها نیزهم پیمان واشنکتن هستند افکار مردم منجمله محافل بده بستانکار و گاهی اوقات دیپلمات ها نسبت به موقعیت رسمی این کشورها با دیده ئ شک می نگرند.

 

این تفرقه بهنگام نسشتی که در پایان ماه آوریل در ونیز توسط مشاورین روابط بین ایتالیا و ایالات متحده برگزار شد به روشنی نمودار بود. در این نشست  وزیر ایتالیا از این که – اگر اروپا به ایالات متحده می پیوست تصمیم گیری برای مداخله نظامی یکطرفه صورت نمی گرفت – مورد تمسخر حاضرین واقع شد و سرزنش آن نسبت به سیاست فرانسه هم مورد اعتراض واقعی قرار گرفت. افشاگری مربوط به شکنجه زندانیان عراقی فقط شک و شبهه را تقویت می کند.

 

در هفته های آینده دیپلماسی فرانسه بایستی تا قبل از پایان ماه ژوئن -  با آمدن بوش به فرانسه به مناسبت شصتمین سالگرد پیروزی - بعد از آن گرد هم آئی سران هشت کشور بزرگ صنعتی سپس اجلاس اروپای واحد با ایالات متحده و اجلاس آتلانتیک در استانبول – برای نزدیک کردن این نقطه نظرات تلاش نماید.

 

برای تحلیل گران پاریس آمریکا ئی ها در جستجوی حمایت گسترده ی بین المللی هستند بدون از دست دادن کنترل اقدامات سیاسی – نظامی. انگلیسی ها بیشتر با دخالت سازمان ملل موافقند و در این زمینه بدنبال پشتیبانی فرانسه می باشند. و این مسئله با اصل قطعنامه ئ جدید در شورای امنیت تناقضی ندارد.

معذالک به این شرط که – سازمان ملل مهر تائید بین المللی به شبه دولت ( دولت موقت ) که اشغال آمریکا ئی ها را طولانی تر بکند ندهد. عبارت نادرست – حاکمیت محدود – که توسط مک گروسمن ( معاون وزارت امور خارجه ) بکار برده شد تاثیر بدی بجا گذاشت. حتی اگر هم واقعیتی را بیان کرده باشد خاطرات ناگواری را به یاد می آورد که به دوران اتحاد جماهیر شوروی بر می گردد. زمانیکه برژنف با دمکرات های پوپلیست اروپای شرقی یک چنین استقلالی را توافق نمود. انگلیس فرمول – حاکمیت نا محدود ولی با قدرت محدود – تحت پوشش سازمان ملل را ترجیح می دهد. پاریس اعتراف می کند که انتقال قدرت نمیتواند یکجا صورت بگیرد و باید به صورت مرحله ئی باشد.

 

فرانسه دیگر مخالف حضور نیروی بین المللی که جایگزین نیروهای ائتلاف با شد نیست ولیکن روشنگری هائی را ضروری می داند – چه در سطح سلسله مراتب مسئولیت و چه در سطوح فرماندهی. در هر صورت در پاریس گفته می شود که – امروزه هیچ فرضی وجود ندارد تا حضور نیروهای نظامی فرانسه را مورد تائید قرار دهد.  چنین اقدامی حتی برای حفاظت نیروهای غیر نظامی سازمان ملل چنانچه به خواهند دو باره به بغداد برگردند هم شامل میشود. در محافل دیپلماتیک فرانسه تعجب آوراین است که این جریانات از طرف آمریکا مطرح میشود و نه از جانب خود سازمان ملل. ودر عین حال در مورد ایجاد یک مدرسه آموزشی ژاندارمری برای عراقی ها – در یکی از کشورهای همجوارعراق- حتی اگر دولت موقت هم تقاضا نماید – نظر مساعد ندارد.

و اما راجع به ارسال نیروهای ناتو به عراق که می تواند در اجلاس استانبول اواخر ماه ژوئن مطرح شود چندان مناسب نمی داند و هیچکدام از کشورهای عضوبه نظر نمی آید که ازچنین نیروئی ضروری برخوردار باشند. ماکزیمم  - ناتو می تواند با همان اعضای خود ( مثل لهستانی ها ) که هم اکنون در عراق هستند در جوار آمریکا ئی ها بماند.

فرانسه هرگزمشوق جنگ نیست. با این حال تاکید میکند که خواستار شرکت در پیشرفت دوره ی انتقال - یعنی تعیین دولت انتقالی مطابق پسشنهاد لاختر ابراهیمی نماینده ویژه مدیر کل سازمان ملل که می باید از30 ژوئن آغاز شود و انتخابات که در اواخر 2004 یا اوایل 2005 برای تعیین مجلس نمایندگی برگزار میشود -  میباشد.

این است نمود قراردادی فرآیند عراقی ها که از خیلی قبل توسط دیپلماسی فرانسه اعلام گردیده است. هر چند که این اقدام برای حل مسئله حیاتی امنیت در عراق کافی نیست. در پاریس شنیده می شود که – آمریکائیها هم مسئله سازند و هم محلل. اگر از عراق بیرون بروند جنگ داخلی میشود و اگر در آنجا بمانند مقاومت را تقویت می کنند. بنابراین چه مخالف جنگ باشی و چه از آن حمایت کنی تمامی دولت های اروپائی بر این باورند که شکست آمریکا در عراق تحت هر شکل – غرق در مشگلات و یا خروج نفرت انگیز- نتایج باور نکردنی حتی در خود منطقه بوجود خواهد آورد.

 

حتی اگر اتحادیه اروپا هم صدا بود شانس کمی داشت که صدای منطقی او شنیده بشود. تعهد جامعه بین الملل برای تثبیت عراق با ابتکار عمل جدی در درگیری اسرائیل- فلسطین عجین است. اتحادیه اروپا نمی تواند سعی کند آشتی ناپذیری را آشتی دهد ( تصویب خروج یکطرفه اسرائیلی ها از غزه و تقاضای مذاکرات برای همین خروج ) کاری است که چهار کشور ( آمریکا اروپا روسیه و سازمان ملل ) در گردهم آئی اخیرشان انجام داد.

 

اروپائی ها بی نظمی را آشکارا می بینند. گرچه همه بطور یکسان در این پدیده مسئول نمی باشند ولی همگی به یک اندازه متحمل ضربه خواهند شد. این اقدامی است که می باید آنها را متعهد گرداند تا نقش خود را در صحنه ایفا نمایند و مجموعه ئ مسائل مربوط به رفرم در جهان عرب را به آمریکا ئی ها واگذار ننمایند.